#همه_روان_دار_انگاری یا
#همه_روان_انگاری؟
🍀 واژۀ
#panpsychism از pan به معنای همه و psyche به معنای روان یا روح، و پسوند -ism كه نشانگر نظریه یا آموزه است، مركب است. با نگاه به همین سه جزء، ممكن است به نظر برسد كه ترجمۀ دقیق این اصطلاح، همهروانانگاری است، دراینصورت بیانگر این آموزه است كه همه چیز روح و رواناند.
☘️ در سال 1398 پایانهنامهای با عنوان «همه روانانگاری در فلسفه ذهن معاصر» دفاع شده است
https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/d9aa5a792d61c0992348d4cb232f5cc9
در ص3 گفته است: «همهروانانگاری در لغت بهمعنای اعتقاد به روح و روان بودن همه اشیاست» و در ص4 از دیوید چالمرز نقل میكند: «همهروانانگاری این برنهاد است كه برخی از هویات بنیادین فیزیكی آگاه هستند». مقالهای نیز برگرفته از همین پایاننامه در 1401در مجله پژوهشهای فلسفی و كلامی چاپ شده است با عنوان «بررسی استدلال از طریق نفی نوخاستگی آگاهی بر دیدگاه همهروانانگاری».
https://pfk.qom.ac.ir/article_2366.html
🌿 اما بهرغم ترجمۀ تحتاللفظی، برابرنهاد بهتر این اصطلاح، چنانكه رایج و جاافتاده است، همهرواندارانگاری است. مطابق این آموزه، همه چیز دارای روح و روان است. در مدخل panpsychism دانشنامه استنفورد در تعریف این واژه آمده است:
The word “panpsychism” literally means that everything has a mind
🌱 باید توجه كرد كه این آموزه ویژگی خاصی را برای اشیای طبیعی در بر دارد و مفادش این است كه اشیای طبیعی روان یا ذهن یا آگاهی یا ... دارند، نه اینكه روان یا ... هستند. نباید واژۀ «همه» را بسیار وسیع و مطلق نگریست. مراد این است كه همۀ اشیای طبیعی (هر طور كه شیء طبیعی را تفسیر كنیم) روان یا ... دارند یا روانمند، ذهنمند یا آگاهیمندند. غالباً این نظریه در دایرۀ فیزیكالیزم غیرتحویلگرا قرار میگیرد، بنابراین نوعی دوگانگی میان شیء فیزیكی و روان آن را میپذیرد.
🎄 لزوماً با شناسایی اجزای لفظی یك اصطلاح مركب و در نظر گرفتن معناهای آنها، نمیتوان به معنای دقیق آن اصطلاح رسید. هرچند بهصورت تحتاللفظی، همهروانانگاری برابرنهاد درستی برای panpsychism به نظر میرسد، معنای دقیق اصطلاحی آن متفاوت است. به تعبیر یكی از نویسندگان:
the etymology of a concept does not necessarily determine its meaning.
اصطلاح فلسفی كوتهواژهای است برای اشاره به معنایی دقیق و نمیتوان حضور تمام ظرائف را در آن انتظار داشت.
🌳 دیوید كلارك در فصل درآمد از كتابش (همهرواندارانگاری و نگرش دینی) تصریح میكند كه ریشهشناسی این واژه تا حدی میتواند ما را به معنایش برساند (ص1):
The etymology of “panpsychism” provides us some suggestions of its meaning.
به همین ترتیب، pancognitivsm را نباید همهشناختیانگاری ترجمه كرد، بلكه مثلاً «همهشناختمندانگاری» میتواند معادل مناسبی باشد.
🖊 رضا درگاهیفر
@PhilMind