این را هم ضمیمه کنم که بسیاری از این نظریاتی که افرادی مانند کارول و سیگن و تایسون و کراوس میگویند هم قابلیت حضور در مقالات را ندارد و جایگاه آن، میزگردهای تلویزیونی و سخنرانی های یوتیوبی است. اختلافات مطروحه بین علمگراها و خداباوران در برداشتهایی است که این افراد از علم می کنند. علمگرایی و تعابیر مستخرج از ساینس و نسبت دادن آن به واقعیتهای خارج از ذهن آنهم به نحو قطعی و بلاتردید، یک چیز است و علم یک چیز دیگر. علم اساسا با قطعی صحبت کردن مخالف است و سخن من هم دقیقا این است که بین تعابیر و برداشتهای علمگراهایی مثل کارول و کراوس و داوکینز با خود علم باید تفاوت بگذاریم. اگر آنان این حق را دارند که با اتکا به رویکرد فلسفی فیزیکالیستی خودشان دست به تعبیر بزنند، باید این حق را به دیگران هم بدهیم که این کار را بکنند اما این را هم بدانیم که نه این یکی، لزوما ساینتیفیک است و نه آن یکی. ساینس یک چیز است و برداشتهای برخاسته از ساینس یک چیز دیگر. این رویه یک رویه غیرمنصفانه است که این حق را به تایسون بدهیم که تعابیر خودش از نظریه های علمی را به عنوان واقعیت ( برای مخاطبانی که عموما دیدگاه فلسفی شان از جنس واقعگرایی خام است) به مخاطبانش بدهد اما یه افرادی که دیدگاه های فلسفی متضادی با تایسون دارند این حق را ندهیم. 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi