اگر صحنه‌ای برای ما دردناک یا ترسناک باشد، صورت خود را از آن برمی‌گردانیم تا آن را نبینیم. تحملِ روبرو شدن با آن روزی که شرّی گسترده داشته باشد نیز، برای ما سخت است. پس تا بتوانیم، سعی می‌کنیم نه حرفی از آن روز بشنویم و نه نگاهمان به آن شر، بیفتد. و شاید همین رفتار، آرام آرام، گوش و چشم ما را، نسبت به آن حقیقت، کر و کور می‌کند. پس دیگر نه ترسی داریم و نه مراقبتی و نه سمع و بصری! اما ابرار، کسانی بودند که شاکر نعمت گوش و چشم هستند و با حقیقت روبرو می‌شوند هرچند تلخ و ترسناک باشد. پس پیوسته در خوف از شرّ روزی عبوس و سخت، قرار دارند. ماندن در چنین شرایطی، یعنی ! و خداوند نیز، به سبب این صبر، و به کمک این صبر، پاداشی خاص به ابرار می‌دهد. خداوند در برابر هرآنچه تلخی و ترس که برش صبر کردند، بهشتی بزرگ و پوششی از حریر، به ابرار خواهد داد...