‍ ‍ 🔻در "سعی سعید" ✍ محمدرضا کائینی یک: به کسی رای می‌دهم، که سخنش متعلق به خودش باشد. در این صورت رایش نیز، متعلق به خودش خواهد بود. سخنِ قرضی، رای قرضی و حتی وجود و عدم قرضی، یکی از بدترین پدیده‌ها در انتخابات است. اگر این ملاک را صحیح بدانید، کسی ارجحیت دارد که سراسر ایران را به دیدن و یافتن گشته، برای هر دردی علاجی یافته و از آن مهم تر، به اجرای آنچه ارائه می‌کند، اطمینان دارد. کسانی که با سرمایه "نمی‌توانم" و "نمی‌گذارند" در صف انتخاب شدن ایستاده اند، ماقبل داوری اند! دو: در اردوگاه نمی‌توانم و نمی‌گذارند، کار خراب‌تر از این حرف‌هاست. یک وقت کسی گفتمان قرض می‌کند، اما یک وقت کسی اصلا گفتمان ندارد. "همه خراب کرده‌اند"، "همه دزد بوده‌اند"، "نباید دو تا سفره انداخت"، "ببینیم کارشناسان چه می‌گویند"، ارائه راهبرد انتخاباتی و اجرایی نیست. افراط در فریاد کردن "سیاست‌های مقام معظم رهبری" هم، بیشتر پوشاندن دُم خروس قلمداد می‌شود! یکی از کاندیداها در این فقره، مرحوم حاجی بخشی را پشت‌سرگذاشته است! این در حالی است که سخن دومی از سرِ صدق، درد و باورپذیر بود، اما اولی با ترکیب ستادش، اسباب خنده درست کرده است. سه: کاهش سطح مشارکت، البته مهم‌ترین دغدغه است. اما نگرانی از آن، از سوی کسانی که بیشترین دولت ها و فرصت‌ها و نتیجتا بیشترین سهم را ایجاد این معضل داشته‌اند، مقبول نمی‌افتد. نباید گذاشت که خود این مساله نیز، اسباب کاسبی و رانت شود. چهار: با این اوصاف، نویسنده و کسانی که ماوقع را چون او می بینند، در رای دادن به دکتر سعید جلیلی تردید نخواهند کرد. سود و ضرر انتخاب خلایق -به هر شکل و نوع که باشد- نهایتا به خودشان بازخواهد گشت. در این میان، تنها دیرفهمی‌ها و بدفهمی‌ها در تاریخ حک و ماندگار می‌شود. 📖 جامعه‌شناسی مردم ✅ @Popular_Sociology