قرائت صفحه 435 سوره مبارکه فاطر تقدیم به 💖 🌷 شهید سید مهدی موسوی دیّری🌷 ✍️ عنوان خاطره : شجاعت جلوه ای از شجاعت شهید سید مهدی موسوی دیری سید مهدی سر نترسی داشت. در جریان عملیات بدر در مجنون شمالی با سرعت به سمت سیل بندِ رو به روی مان در حرکت بودیم. در خاموش روشن های تیرها موانع خورشیدی را به چشم می دیدم. محمد زلفی فرمانده مان بود. گفت: یک داوطلب می خواهم که روی موانع بپرد. نمی دانستم غیر موانع خورشیدی چه مانعی جلوی مان هست که  باید به محض توقف قایق، داوطلب باید روی آن بپرد. سید مهدی فرصت فکر کردن به ما نداد. گفت خودم هستم. روی پا نیم خیز شده و لبه قایق را محکم گرفته بود که بپرد. حالت نشستنش طوری بود که می خواهد تاریکی مقابلش را با سرش بشکافد. هر چه من به عافیت فکر می کردم، او به عاقبت می اندیشید. وقتی هم که در حین عملیات سنگر دوشکای دشمن بچه ها را زمین گیر کرده بود، این سید مهدی بود که سینه خیر طرف سنگر رفت و با نارنجک کارش را یکسره کرد. راوی: حاج حسین یکتا الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم 🥀🕊 @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz