📣 حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محسن مهاجرنیا به عنوان ناقد اول به بیان برخی اشکالات کلی پرداختند. 1️⃣از نگاه ایشان با توجه به این که فقه سیاست از دیدگاه مؤلف یک دانش مستقل نبوده و صرفا یک گرایش تلقی شده است، بنابراین در فلسفه‌ی فقه سیاست نمی‌توان به رئوس ثمانیه‌ی آن پرداخت. بلکه به اذعان اندیشمندان حوزه‌ی فلسفه‌مضاف، وقتی مضافٌ‌الیه فلسفه یک گرایش باشد و نه علم، باید به بررسی مسائل آن گرایش پرداخت و در این موارد، فسلفه‌مضاف علم درجه اول محسوب می‌شود، نه علم درجه دوم؛ برخلاف زمانی‌که فلسفه را به یک علم اضافه می‌کنیم. 2️⃣اشکال دوم کتاب از منظر ایشان، فقدان یک فصل مستقل با عنوان «چیستیِ فلسفه ‌مضاف» در کتاب است. 3️⃣ایشان اشکال سوم را نسبت به رویکرد مؤلف مطرح کردند مبنی بر اینکه علیرغم عنوان «فلسفه‌ی فقه سیاسی»، هیچ اثری از رویکرد عقلی در کتاب دیده نمی‌شود، بلکه مؤلف سعی کرده در همان چارچوب رویکرد فقهی مشی کند. 4️⃣اشکال چهارم دکتر مهاجرنیا ناظر به روش مؤلف در کتاب است. مؤلف در کتاب تصریح کرده است که از روش «تحلیل داده» استفاده کرده‌ است؛ حال آنکه به اعتراف اندیشمندان حوزه‌ی فلسفه مضاف، در این حوزه باید از روش توصیفی استفاده شود. مضافاً بر اینکه مؤلف در همین روش تحلیل داده نیز به جای استفاده از تحلیل عقلی که مناسب عنوان فلسفه مضاف است، از روش تحلیل نقلی استفاده کرده است. @qom_khamenei_ir