📇 خلاصه تفسیر سوره
#حجر - آیه۹۱
📚 مفسر: آیت الله جوادی آملی(تفسیر تسنیم)
🔸﴿الَّذينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضينَ﴾
در آیه قبل خداي سبحان فرمود ما نسبت به مقتسمين تصميمي گرفتيم بلا نازل كرديم نازل ميكنيم و مانند آن اما مقتسمين چه كساني هستند؟ مقتسمين را آيه بعد مشخص كرد فرمود: آنها كه قرآن را عضه عضه، تكه تكه، بخش بخش كردند عضه يعني پاره، تكه، اينها قرآن را پاره پاره كردند اين سوره در مكه نازل شد گروهي در مكه تصميم گرفته بودند كه درباره قرآن كارهاي گوناگون بكنند
گرچه اين آيه از نظر لفظ شامل گروهي است كه در مكه كارها را تقسيم ميكردند و قرآن را بخش بخش كردند و بخشهايش هم الآن ذكر ميشود ولي ملاكش شامل كساني كه در مدينه اين كارها را كردند هم ميشود
🔹در مكه عدهاي ديدند كه قرآن دارد گسترش پيدا ميكند لذا آمدند كارها را تقسيم كردند بعضي گفتند ما درباره فلان آيه يا درباره فلان آيه تصميم ميگيريم تصميمهايي كه گرفتند اين است كه بعضيها گفتند كه اين سِحر است بعضي گفتند اين شعر است بعضي گفتند اين اسطوره و افيون و افسانه است بعضي گفتند اين دروغ است و مانند آن اينكه ميبينيد توهينهاي فراواني، تهمتهاي زيادي، اِسنادهاي بي شماري در قرآن كريم نقل شده است براي اين تقسيم كاري است كه تبهكارها كردهاند ديگر آن كسي كه ميگفت اين سِحر است نميگفت اين جنون است و صاحبش مجنون است چون بالأخره سِحر جزء فنون غريبه است دقتي ميخواهد و ظرافتي ميخواهد يك هوش تندي ميخواهد ولو در راه باطل اين با جنون سازگار نيست يا شعر گفتن با جنون سازگار نيست آنهايي كه گفتند اين جنون است و آورندهاش _معاذالله_ مجنون است اينها يك گروه بودند يك گروه ميگفتند اين افسون و اسطوره است كه داستانهاي نوح و انبياي ديگر را نقل ميكند نظير داستان رستم و اسفندياري كه عجم نقل ميكنند بعضيها گفتند اين سبكي كه دارد سبك شعر است بعضي هم ميگفتند به اينكه اين چون خيلي فصاحت و بلاغتش بالاست اين سِحر است اين يك تقسيم كار بود وگرنه يك نفر در يك مقطع هم بگويد سِحر است هم بگويد جنون خُب اين تهمت نميگيرد اين يك طور تقسيم كار
🔸تقسيم كار ديگر اين بود كه بعضيها درباره شخص پيغمبر (صلّي الله عليه و آله و سلّم) ميگفتند ساحر، شاعر، مفتري، مجنون
🔹 بخش ديگر اينكه از همان اول آمدند برخيها آن متشابهات را از مرز محكمات جدا كردند و تابع متشابهات شدند. فرع را از اصل گرفتند متشابه در دستشان مانده به عنوان متشابه وسيله فتنه شده مثل ﴿جَاءَ رَبُّكَ﴾ و امثال ذلك فتنهبرانگيز است ديگر يا ﴿يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ﴾ بدون اينكه هدايت معنا بشود اضلال معنا بشود ابتدايي و كيفري معنا بشود خُب اين فتنه برانگيز است
🔸بخش ديگر آن آياتي كه به سود اينها بود ميپذيرفتند آياتي كه به زيان اينها بود نميپذيرفتند، اگر آيهاي به سود اينها نبود اينها فاصله ميگرفتند پس از جهات گوناگون اينها قرآن را عضه عضه كردند در حالي كه
#قرآن نور واحد است آياتش به تعبير حضرت
#امير (سلام الله عليه) «يصدق بعضه بعضهاً» است.
🔹گروه ديگري در ايام مكه كه زائران بيت عتيق از راههاي گوناگون وارد سرزمين وحي ميشدند اينها تقسيم كار كردند عدهاي در آن دروازه شمالي عدهاي در آن دروازه جنوبي، عدهاي دروازه شرقي، عدهاي دروازه غربي اين راههاي گوناگوني كه زائران وارد مكه ميشدند در اين راهها با اينها گفتگو ميكردند ميگفتند يك ساحري پيدا شده، يك شاعري پيدا شده، يك كاهني پيدا شده داعيهاي دارد مبادا با او گفتگو بكنيد و شما را از آثار نياكانتان باز ميدارد اين هم يك نحو تقسيم كار بود.
@qurantehran