🎙دکتر داود فیرحی: بحث درباره و در نهضت عاشوراست. در نهضت عاشورا کلمه اصلاح زیاد استفاده می شود و بعضا این کلمات در طول زمان معنایش تغییر می‌کند . 🔺هر جامعه ای معیار خودش را دارد و فسادی که رخ می دهد در تغییر آن معیار است. 🔹معیار حسین بن علی که نگران تغییر آن بود و فساد را تغییر آن می دانست، سنت پیامبر بود و فساد از نظر امام حسین، یعنی کم و زیاد شدن سنت پیامبر و اصلاح از نگاه ایشان یعنی بازگشت به سنت پیامبر. 🔹در سالهای پس از پیامبر دو چیز تغییر کرد: یکی تفسیر وحی عوض شد و دیگری سیره پیامبر را تحریف کردند. 🔹 از نظر امیرمومنان، فساد یعنی از جادرآمدن سنت و سیره پیامبر. 🔹نظم اجتماعی که پیامبر ایجاد کرده بود مبتنی بود بر انسان آزاد مومن، این انسان جامعه را به درستی می سازد. 🔹زمان خلیفه دوم، عمر گفت اگر من کج رفتم چه می کنید؟ گفتند با شمشیر راستت می کنیم؛ یعنی معیار و شاقول مشخص بود و آن سیره و سنت بود. 🔹در زمان پیامبر انسانها آزاد بودند. 🔹 پیامبر دولت را براساس توافق و قرارداد و جامعه مدنی شکل داده بود و دولت کوچک در کنار جامعه بزرگ را شکل می داد. 🔹 اما بنی امیه جامعه را لاغر و حقوق مردم و آزادی انسانها را کاهش و دولت را فربه و مطلقه می کنند سیدالشهدا در خطبه ای که در مکه قبل از سفر به کربلا یا سال قبل بیان می کند، تفسیر و تصویر دقیقی از جامعه نشان می دهد. 🔺در این خطبه که در منا بیان شده است، می فرماید: شما ای نخبگان دینی و اجتماعی کاری کردید که هیبت جامعه شکسته شد و بازی را باختید. همه چیز در اختیار حکومت قرار گرفته و دین را طوری که می خواهد ارائه می دهد. اعتبارتان را از دست ندادید جز به خاطر اختلافتان در حق و سنت پیامبر که موجب گم شدن سیره و راه درست شد. 🔺در هرکشوری چهار وضعیت ممکن است بوجود بیاید: ۱. جامعه قوی و دولت قوی، که هر کدام کار خود را می کند مثل دولتهای اروپایی. ۲. جامعه ضعیف و دولت ضعیف، نه جامعه می تواند دولت را تغییر دهد و نه دولت جامعه را مثل یمن. ۳. جامعه قوی و دولت ضعیف، که جامعه، دولت را سرنگون می کند. ۴. دولت قوی و جامعه ضعیف که دولت همه فضای فرهنگی، دینی آزادی و حرکتهای اجتماعی را تصرف می کند، دولت هم قانونگذار است و هم مفسر و جامعه را لاغر می کند و به اصطلاح خون جامعه را می مکد. 🔸 در این شرایط مردم چاره ای جز چاپلوسی دولت ندارند تا باقی بمانند. نخبگان جامعه در چنین شرایطی رو به سوءاستفاده می روند. نخبگان و دین شرایط دین را تحریف می کنند تا با سلیقه حکومت تطبیق پیدا کند. 🔹حضرت می فرماید: جامعه توانش را از دست داد و تبدیل به شد که در برابر اربابان مطیعند و بخاطر نان شب، کمر خم کردند. 🔺🔺مستضعف یعنی کسی که توسط قدرت و حکومت ضعیف شده و جامعه را لاغر و ضعیف کردند تا در حکمرانی هر تقلبی که بخواهند بکنند و حقایق را وارونه کنند و هر خط و سیاستی که می خواهند می گذارند. هرکس شرورتر و زورگوتر استوارتر. به هر شهری بروی، منبرهایی وجود دارد که با صدای بلند استبداد را توجیه می کنند. دین در واقع وسیله حکومت شده و بی اعتمادی مردم به نخبگان دینی به دین سرایت می کند و اعتقاد مردم به خدا از دست می رود. 🔺 در متن مدینه هم که بعنوان وصیت نامه امام است شرایط مدینه هم تشریح شده است. چون راه خروج بر امام بسته شده است، ایشان ناگهانی و بصورت پوششی از مدینه و مکه خارج می شود و می فرمایید من بی دلیل یا از سر خوشی خروج نکردم بلکه می خواهم به سیره جدم باز گردم. 🔹 می فرماید من در این مسیر نظرم را خواهم گفت هرکس خواست بپذیرد هرکس خواست رد کند و من صبر می کنم تا تقدیر الهی رخ دهد. 🔹این به اصطلاح تغییر دی ان ای جامعه است 🔺در کوفه نیز شاهد متنی هستیم. کوفیان به دلیل ترس از شام به امام حسین تمایل داشتند اما جرات میدانداری را نداشتند به همین دلیل فرزدق به امام می گوید: قلوب کوفیان با توست اما شمشیرهایشان با امویان است. @quranpuyan