✅✅افسوس علامه طباطبایی از پذیرش هر انچه که نام دارد علاوه بر مقدمه ،در داخل تفسير و در حين تفسير آيات مختلف نيز،علامه از برخي روايات و نقل آنها در كتب تفسير شيعه و سني انتقاد كرده است: از جمله در سوره در داستان بوسف و زليخا در تفسير عبارت "و هم بها لولا ان رءا برهان ربه" كه در زير نظر علامه را مي آوريم: " در الدّرالمنثور است كه ابونعيم در كتاب حليه از على بن ابى طالب (عليه السلام) روايت كرده كه در تفسير آيه (و لقد همت به و هم به) فرموده: زليخا به يوسف طمع كرد، و يوسف هم به وى طمع كرد.... 👈👈اين روايت از است، و چگونه ممكن است على بن ابى طالب (عليه السلام) چنين فرمايشى كرده باشد؟ با اينكه كلمات او و ساير ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) پر است از مسأله عصمت انبياء و مذهب اين امامان در اين باره معروف است. و نيز در همان كتاب آمده كه: ابو الشيخ از ابن عباس روايت كرده كه گفت: يوسف (عليه السلام)، سه بار دچار لغزش شد، يكى آنجا كه قصد زليخا را كرد، ... اين روايت مخالف صريح قرآن است كه مقام اجتباء و اخلاص را به يوسف نسبت داده،....و از اين قبيل روايات زياد است كه الدر المنثور آنها را نقل كرده، و ما پاره اى از آنها را در آنجا كه آيات را بيان مى كرديم نقل نموديم، و به هيچ يك آنها نيست.👉👉 حال با اينكه همه نامبردگان به طهارت دامن يوسف گواهى داده اند چرا عده اى سبك مغز اين حرفها را از خود درست مى كنند، و دست به دست مى گردانند؟ جهت عمده آنها دو چيز است: ✅افراط در پذيرش و تسليم در برابر هر چه نام دارد،😔😔 يكى از دو علت وقوع دراين افترائات مى باشد يكى از افراطشان در پذيرفتن و تسليم در برابر هر حرفى كه اسم حديث و روايت داشته باشد، ولو هر چه باشد. 👈👈اينها آنچنان نسبت به حديث ركون و خضوع دارند كه حتى اگر برخلاف صريح عقل و صريح قرآن هم باشد قبولش نموده احترامش مى گذارند، 😔 و هم وقتى اينها را ديدند، مشتى كفريات مخالف عقل و دين را به صورت روايات در دست و دهان آنان انداخته و به كلى حق و حقيقت را از يادشان بردند اذهانشان را از معارف حقيقى منصرف نمودند." http://www.quranpuyan.com/yaf_postst510_nqd-lmh-TbTbyy-br-rwsh-tfsyr-mHdthyn.aspx https://eitaa.com/quranpuyan