🚩🌐همراه با
#كاروان_عاشورا.
🛑قسمت هشتم:
📜گفتارهاي امام در روز عاشورا
↩️بخش دوم:
💢🔻پس از اتمام خطبه امام، امام شبث بن ربعی یربوعی تمیمی، حجّار بن ابجر عجلی، قیس بن اشعث کندی و زید بن حارث شیبانی که از جمله کسانی بودند که برای حضرت نامه نوشتند و از او خواستند تا نزدشان برود و امام(ع) آنها را به خوبی می شناخت، با صدایی بلند مورد خطابشان قرار داد و فرمود:
❓آیا شما به من نامه ننوشتید که «درخت های ما میوه داده، منطقه سرسبز شده و آب برکه ها بالا آمده است، و تو به سمت سپاهی می آیی که آماده و گوش به فرمان توست، پس به سوی ما بیا»؟!
آنها که می کوشیدند خود را پنهان سازند، این سخنان را انکار کردند و گفتند: «ما نامه ننوشتیم!» حضرت فرمود: «سبحان الله! آری به خدا قسم، چنین کردید.»
👈آنگاه رو به مردم کرد و فرمود: ای مردم! اگر از آمدنم ناخشنودید، بگذارید از اینجا به جایگاه امنی از زمین برای خود بروم.»
قیس بن اشعث به حضرت گفت: «چرا به فرمان عموزاده هایت تسلیم نمی شوی؟ آنان بر خلاف میل تو رفتار نمی کنند و امر ناپسندی از جانب آنها به تو نمی رسد!» امام حسین(ع ) این شخص را به خوبی می شناخت و با خبر برد که برادرش محمد بن اشعث مانند این سخن را به مسلم بن عقیل گفته بود، به همین دلیل به وی فرمود:
💢تو برادرِ برادرت (محمد) هستی؛ می خواهی بنی هاشم بیش از خون مسلم بن عقیل را از تو بخواهند؟ نه به خدا قسم، هرگز خود را با خواری تسلیم شما نمی کنم و مانند بردگان، اقرار به بردگی نخواهم کرد. بندگان خدا« إِنِّی عُذْتُ بِرَبِّی وَ رَبِّکُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ»، «إِنِّی عُذْتُ بِرَبِّی وَ رَبِّکُمْ مِنْ کُلِ مُتَکَبِّرٍ لاَ یُؤْمِنُ بِیَوْمِ الْحِسَابِ« پناه می برم به پروردگار خویش و شما از هر انسان متکبری که ایمان به روز قیامت نداشته باشد.
پس از آن،
#امام_حسین(ع) به اردوگاه خویش بازگشت و از شتر پیاده شد و به عُقبه بن سمعان فرمود: آن را (در جای خود) ببند.» او نیز چنین کرد.
♦️با این سخنان امام(ع) حجت را بر آنان تمام کرد مبنی بر اینکه او مانند بردگان اقرار به بردگی نمی کند و خود را با خواری به کسی که متکبر است و به روز قیامت ایمان ندارد، تسلیم نمی سازد، بلکه او به دعوت آنها آمده و به همین دلیل باید رهایش سازند تا از اینجا به جایی دیگر که برایش امن است برود.
💻نقل از سايت شفقنا
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔
@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛