به چه معناست؟ موارد كاربرد تقيه چيست؟❓ 🛑قسمت نهم : 🔻تقيه در تشخيص موضوعات،تفاوت با ❓آیا از اصول دین است به گونه‌ای که اگر کسی تقیه نکرد، مومن نیست؟ تقیه از اصول دین نیست بلکه حکم فرعی است،‌ مانند نماز واجب است، روزه واجب است، زکات واجب است،‌تقیه هم واجب است، جزء احکام عملیه است نه جزء اصول دین. ⁉ آیا روایات ، شامل هم می‌شود؟ تقیه در دو مقام است، مقام اول مربوط به احکام است، یعنی تقیه می‌کنیم در اختلافی که با آنها در احکام شرعیه داریم، روایات متعارض را هم معنی کردیم و گفتیم بر فرض اینکه دلالت داشته باشند، طبقه اول از نظر قواعد فنی و اصولی مقدم بر طائفه دوم است. ↩️تقیه در موضوعات 👈اینک وارد بخش دوم از تقیه می‌شویم، این بخش راجع به موضوعات است، اختلاف در احکام نداریم، هردوتای ما در احکام یکسان هستیم، ولی در تشخیص موضوع اختلاف داریم، آنها (اهل سنت) می‌گویند یوم الترویه، است، یعنی در ماه اختلاف داریم، آنها روز هشتم را نهم ماه حساب کرده‌اند و حال آ‌نکه از نظر ما روز هشتم است و ما هم ناچاریم از آ‌نها تبعیت کنیم، آیا مجزی است یا نه؟ 🔹غالباً آقایان وقتی قلم شان به اینجا می‌رسد، می‌لرزند، یعنی به ضرس قاطع نظر نمی‌دهند و می‌ گویند اصلاً اینجا با آنجا فرق دارد،‌ با دلیل می‌گویند در اینجا مجزی نیست به نظر ما مجزي است چون ، و نفیس است و این دوتا فرق نمی‌کند که در احکام باشد یا در موضوعات. 🖌امام خمینی (ره) در باره مجاز بودن ان فرمودند در این دویست و پنجاه سال ائمه اهل بیت ع حج کرده‌اند و هیچگاه دیده نشده که مخالفتی کنند و فرمودند بعید است که در این مدت طولانی (250سال) اختلافی در رؤیت نباشد. ♦👈در این دوران ائمه ما و به تبع شان شیعیان با اینها کردند، در کتب فقهیه ما حتی یک سوال هم در این مورد نیست که اگر هلال نزد آنها ثابت شد و در نزد ما ثابت نشده چه کنیم؟ حتی یک سوال هم در این مورد نیست، نسبت به ماه است،‌اما نسبت به حج حتی یک سوال هم نداریم و بعید است که در این مدت،‌هیچ نوع اختلافی در رؤیت هلال نباشد، ولی در عین حال ائمه معصومین ع و به تبع شان شیعیان با آنها حج کرده‌اند،‌این نشان می‌دهد که عمل مجزی است. 👈آثار سازنده و مثبت بحث ما در باره فواید تقیه است، اولین فایده تقیه حفظ نفس و نفیس می‌باشد، فایده دوم آن حفظ وحدت و اخوت اسلامی است، فایده سومش این است که جلو هدر رفتن نیروها را می‌گیرد، از روایات هم این مسأله استفاده می‌شود ♦️فرق بین و 🔻یکی از اشکالاتی که بر شیعه دارند این است که آنها اهل هستند و تقیه یک شعبه‌ای از نفاق است و در حقیقت شیعه دارای یکنوع نفاق می‌باشند و نفاق این است که زبان با دل مخالف باشد، چرا به منافق، منافق می‌گویند؟ چون زبانش با دلش مخالف است،‌ یعنی زبانش می‌گوید: «لا اله إلّا الله»،‌اما در باطن بت پرست است. 👈خلاصه اینکه علمای اهل سنت احکام منافق را بر شیعه جاری می‌کنند و این شبهه را در اذهان انداخته‌اند. ♦️ولی ما از این شبهه، سه جواب داریم: 1⃣: جواب اول این است که بین تقیه و بین نفاق از نسب اربعه، تباین است، منافق یظهر الإیمان و یبطن الکفر،: « إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ». اما تقیه بر عکس است، یعنی در تقیه انسان « یظهر الکفر و یبطن الإیمان»، جناب عمار چه کرد؟ أظهر الکفر و أبطن الإیمان. با این وجود چگونه می‌گویید که تقیه از شعب نفاق است و حال آنکه بین آنها از نسب اربعه،‌تباین است؟! 2⃣: جواب دوم، ممکن است آنها بگویند ما این حرف ها سرمان نمی‌شود، نفاق این است که انسان بر زبان چیزی بگوید و حال آنکه دلش خلاف آن را می‌گوید، آدمی که می‌کند، زبانش با دلش یکی نیست. اگر این را بگویند، ما کبری را قبول نداریم،‌یعنی قبول نداریم که هر نفاقی بد است، هر نفاقی بد نیست، آن نفاقی که اگر من نکنم،‌مرا می‌کشند یا مالم را غارت می‌ کنند، قبول ندارم که چنین نفاقی بد باشد، نفاق وقتی بد است که انسان بواسطه نفاق سر کسی کلاه بگذارد و به طرف ضرر بزند،‌اما در جایی که به وسیله نفاق انسان جان یا مال خود را از ظالم حفظ می‌کند، چنین نفاقی را قبول نداریم که قبیح باشد. 3⃣: جواب سوم، شیعه که تقیه می‌کند، تقیه اش مربوط به کفر و ایمان نیست، بلکه تقیه‌اش به احکام عملی است، سنی بجای مسح پایش را می‌شوید، بسمله را بجای جهر،‌آرام و آهسته می‌خواند، اصلاً تقیه شیعه در احکام عملیه است نه در اصول دین و عقائد. 💫درس خارج فقه ايت الله سبحاني جهت مطالعه قسمتهای قبلی و سایر نظرات به لینک زیر مراجعه نمایید👇👇 B2n.ir/p04053 🆔@quranpuyan