▪️روضه هفتگی در منزل حاج قاسم
🔹پس از آن، روضه خوانده میشد. روضه را آقای یادگاری میخواند. زیبایی آن جلسه، توسل به اهل بیت علیهم السلام بود. چون محفل خصوصی بود، حاج قاسم با صدای بلند گریه میکرد. همگی مثل باران اشک میریختند. میخواست زن و بچهاش را با توسل به اهل بیت علیهم السلام بار بیاورد.
🔹این مراسم، هر هفته برگزار میشد. اگر خودش ایران نبود، بچههایش برگزار میکردند. حاج قاسمی که شبانهروز کار میکرد، ساعت سه نصفه شب از خانه میرفت بیرون، و گاه ساعت دوازده یک شب [فردا] میآمد خانه؛ این حاج قاسم، با این مشغله و سفرهای متعدد، تمام سعیاش این بود که خودش را به روضه خانگیاش برساند. کمتر هفتهای بود سفر نرود. مگر برنامه ویژهای نبود که لازم باشد بماند، طوری هماهنگ میکرد که جمعه تهران باشد و این جلسه را از دست ندهد. روضه هم که تمام میشد، روحانی مجلس -حاج آقا رضایی- را بدرقه میکرد. من مقید بودم به این جلسات بروم. برایم، هم محفل وعظ و احکام و روضه و اشک بود، هم انس با حاج قاسم!
🌷حاج قاسم، افزودن ایمان و تقوای بچههایش را وظیفهی خودش میدانست. به من میگفت «گاهی که میخواهم در مورد مسائل عبادی و مذهبی به بچههایم تذکری بدهم، برایشان نامه مینویسم!»
👈راوی علی شیرازی
📚
#ژنرال « خاطرات سردار شهید حاج قاسم سلیمانی»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🇮🇷
@rahbaram_seyed_ali