🔹انقلاب اسلامی، نفوذ بهائیت در ایران را ریشه‌کن کرد ✍️آنچه در انقلاب اسلامی رخ داد نجات یک نفر، نقد نویسی بر یک کتاب یا عقیده، یا نقد اراجیف بهائیان نبود، بلکه نتیجه انقلاب اسلامی مردم ایران برچیدن نفوذ بهائیت از ایران عزیز بود. 📝جواد عبدل زاده در یادداشتی به نقش فرقه ضاله در رژیم پرداخته است: انقلاب اسلامی مردم ایران در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ شمسی (۱۳ ربیع الاول سال ۱۳۹۹ هجری قمری) بعد از ۱۵ سال تلاش پیگیر و تحمل رنج و مشقت‌های فراوان، به رهبری مرجع عالیقدر جهان تشیع، حضرت امام خمینی (ره) به پیروزی نهایی رسیده و رژیم استبدادی پهلوی، بعد از ۵۳ سال خودکامگی، به عاقبت تمامی حکومت‌های فرعون صفت تاریخ دچار گردید. خون شهیدان به ثمر رسیده و بانگ اذان بر ماذنه‌ها، طنین افکند. اسلام هراسی و اسلام زدایی پهلوی، به اسلام‌گرایی جمهوری اسلامی ایران مبدل گردیده و والفجر قرآنی، مجدداً تأویل خویش را بازیافت. 🔸چنین روز مبارکی، مقارن ولادت حضرت خاتم النبین (ص) به نقل اهل سنت بود و حلاوت این میلاد فرخنده با شیرینی پیروزی انقلاب، افزون‌تر گردید. از سوی دیگر چنین روزی در تاریخ مصادف بود با فتح بیت‌المقدس در سال ۱۶ هجری توسط سپاه اسلام و اکنون بعد از قرن‌ها پرچم افراشته اسلام با اقتدار بیشتر، در سرزمین سلمان فارسی که مفتخر به یاری و نصرت پیامبر اکرم (ص) بود، به اهتزاز در می‌آمد. چرا این دو مناسبت میمون را که پیروزی ایران، مقارن با آنها بوده است یادآور شدیم؟ دلیل این تذکر را چنین توضیح می‌دهیم که: 💬در دوران ۱۶ ساله حکومت رضاخان پهلوی و دوران ۳۷ ساله حکومت پسرش، دین به عنوان دین رسمی کشور در قالب یک مزاحم برای خودکامگی پدر و پسر پهلوی قلمداد شده و روحانیون به عنوان نماد عیان تبلیغ و تبیین دین خاتم، در جامعه مورد اقبال و در نظر حکومت در مقام منتقد، قلمداد می‌شدند. تجربه جریان مشروطه در دوران به عنوان یکی از تبلورهای نقش آفرینی روحانیون در دفاع از کیان اسلام در جامعه و حق طلبی مردم، اعلان خطری بود برای حاکمانی که نه از طریق قوم و قبیله، بلکه از طریق کودتای مورد حمایت استعمارگران بر تخت جلوس کرده و فاقد هرگونه جایگاه مردمی و حتی حمایتی در نزد سیاست مداران و سیاست پیشگان، بودند. تنها دلگرمی این پدر و پسر بی شک حمایت دول استعمارگری بودند که حمایت‌هایشان بی اجر و مزد نبود. اجر و پاداشی که تنها به انباشتن حساب‌های ارزی از مکیدن خون اقتصاد و نفت مملکت غنی ایران زمین محدود نشده و نقشه صهیون و برای از میان برداشتن اسلام نیز در آن عیان بود. 🔺سیاست دین سازی و پروری، از کثیف‌ترین سیاست‌های دول استعماری شرق و غرب در قبال دین مبین اسلام است که تاریخچه‌ای به قدمت چندین و چند قرن دارد. در دوران پهلوی نیز این سیاست نخ نما که بذر خویش را در زمین جهل و فقر می‌کارد، تداوم داشته و حتی به اوج خود رسید. ↙️دستگاه دین سازی برای ایجاد موج اسلام هراسی، در جهت جلوگیری از توسعه قلمرو اسلامی و تجزیه آن به ممالک خرد و حکومت‌های ضعیف با حاکمان وابسته و بهره کشی اقتصادی و برده داری نوین از ممالک اسلامی اقدام به در این کشورها نمود. پشتوانه این حرکت سیاسی، اندیشه یهود و علم کلیسا بود و زور و زر دو بازوی قدرتمند سیاستمداران شیاد غرب و شرق در این امر. که با استفاده از دو نقطه ضعف، جهل و فقر موجود در جوامع اسلامی در اکثر زمان‌ها موفق به ایجاد نمادهای دروغینی از مبانی راستین دین اسلام شده و جامعه را فریفته و یا به خود مشغول داشته است. نتیجه این فرقه سازی ها هیچ گاه به هدف نهایی که همانا نابودی اسلام است منتهی نگردیده و نخواهد گردید، اما ایجاد اختلاف و تفرقه در بین مسلمین (اختلافات قومی و نژادی و فرهنگی و مذهبی)، سوق دادن ممالک به تعرض به مرزهای یکدیگر و راه افتادن مسلمان کشی و برادر کشی، ایجاد تشکیک در اعتقادات جامعه و انحراف جامعه از صراط الله، ترویج در باورها و رفتارها، تضعیف اقتصادی در سایه ایجاد بحران‌های اجتماعی و فرهنگی، مشغول سازی عالمان راستین به پاسخگویی به شبهات و غفلت آنها از تولید و ترویج علوم حقیقی، پیدایش هرج و مرج و از بین رفتن امنیت عمومی و یافتن بهانه برای لشکرکشی به این ممالک از اهداف ممکن‌الوصول استعمار گران بوده که متأسفانه در اکثر مواقع موفق به نیل به این اهداف شده و نتیجه توطئه‌های خویش را به دست آورده‌اند. 🌐ادامه مطلب در وب‌سایت فرق و ادیان:‌ https://b2n.ir/y95637 @Feraghvaadyan