#داستان_راستان
۱۶.علی و عاصم
☀️علی علیه السلام بعد از خاتمه جنگ جمل*وارد شهر بصره شد. در خلال ایامی که در بصره بود، روزی به عیادت یکی از یارانش به نام «علاء بن زیاد حارثی» رفت. این مرد خانه مجلل و وسیعی داشت.
☀️علی همین که آن خانه را با آن عظمت و وسعت دید، به او گفت: «این خانه به این وسعت به چه کار تو در دنیا میخورد، در صورتی که به خانه وسیعی در آخرت محتاج تری؟! ولی اگر بخواهی میتوانی که همین خانه وسیع دنیا را وسیلهای برای رسیدن به خانه وسیع آخرت قرار دهی؛ به اینکه در این خانه از مهمان پذیرایی کنی، صله رحم نمایی، حقوق مسلمانان را در این خانه ظاهر و آشکارا کنی، این خانه را وسیله زنده ساختن و آشکار نمودن حقوق قرار دهی و از انحصار مطامع شخصی و استفاده فردی خارج نمایی.»
🤷♂علاء: «یا امیرَالمؤمنین! من از برادرم عاصم پیش تو شکایت دارم.»
☀️چه شکایتی داری؟
🙅♂تارک دنیا شده، جامه کهنه پوشیده، گوشه گیر و منزوی شده، همه چیز و همه کس را رها کرده.
☀️ او را حاضر کنید!.
عاصم را احضار کردند و آوردند. علی علیه السلام به او رو کرد و فرمود: «ای دشمن جان خود، شیطان عقل تو را ربوده است، چرا به زن و فرزند خویش رحم نکردی؟
آیا تو خیال میکنی که خدایی که نعمتهای پاکیزه دنیا را برای تو حلال و روا ساخته ناراضی میشود از اینکه تو از آنها بهره ببری؟ تو در نزد خدا کوچکتر از این هستی.».
👳♂ عاصم: «یا امیرالمؤمنین، تو خودت هم که مثل من هستی، تو هم که به خود سختی میدهی و در زندگی بر خود سخت میگیری، تو هم که جامه نرم نمیپوشی و غذای لذیذ نمیخوری، بنابراین من همان کار را میکنم که تو میکنی و از همان راه میروم که تو میروی.».
☀️ اشتباه میکنی. من با تو فرق دارم. من سمتی دارم که تو نداری. من در لباس پیشوایی و حکومتم.
وظیفه حاکم و پیشوا وظیفه دیگری است. خداوند بر پیشوایان عادل فرض کرده که ضعیفترین طبقات ملت خود را مقیاس زندگی شخصی خود قرار دهند و آن طوری زندگی کنند که تهیدستترین مردم زندگی میکنند، تا سختی فقر و تهیدستی به آن طبقه اثر نکند. بنابراین من وظیفهای دارم و تو وظیفهای.
............................................................
*جنگ جمل در نزدیکی بصره بین امیرالمؤمنین علی علیه السلام از یک طرف و عایشه و طلحه و زبیر از طرف دیگر واقع شد. به این مناسبت «جنگ جمل» نامیده شد که عایشه در حالی که سوار بر شتر بود سپاه را رهبری میکرد (جمل در عربی یعنی شتر). این جنگ را عایشه و طلحه و زبیر بلافاصله بعد از استقرار خلافت بر علی علیه السلام و دیدن سیرت عادلانه آن حضرت که امتیازی برای طبقات اشراف قائل نمیشد بپا کردند، و پیروزی با سپاه علی علیه السلام شد.
📚شهید مطهری،داستان راستان، جلد اوّل
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari