😂 یکی از دوستان تعریف می کرد که بعد از شهادت یکی از همرزمان به خانه وی برای تسلی خاطر از پدر و مادر وی رفته بودیم☺️. بعد از کمی صحبت مادر بزرگوار این شهید پرسید من می خواهم از لحظه شهادت پسرم بشنوم آیا کسی او را دقیقاً موقع شهید شدن دیده است😢؟ حالت معنوی و بغض آلود در فضا پیچید که در همین حال یکی از بچه ها گفت من لحظه شهادتش را دیدم😎. مادر بزرگوار این شهید هم گفت خوب از پسرم بگو چگونه شهید شد؟😧 این آقا گفت که: هیچ چی، وقتی خمپاره به نزدیکیش برخورد کرد ترکش خمپاره خورد به سینه اش و یک دفعه گفت آخ مامان جون😁 و شهید شد😎. یک لحظه سکوت اتاق را فرا گرفت😐 و مادر این شهید بزرگوار که از جواب خنده دار این آقا شوکه شده بود🙁 نتونست بلند بخنده🙂 ولی پدر شهید بلند بلند خندید😂 و فضای سنگین بغض آلود تبدیل شده به فضای خنده و همه بچه ها تا چند دقیقه به خاطر این جواب می خندیدند 😂😂😂. _______________ کانال راهیان نور خوزستان @rahiankhuz