برشی از کتاب گرانسنگ
#تفسیر_تسنیم_جلد_اول(86)
#کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_تخصصی
#سوره_حمد
#تفسیر
#الرحمن
#الرحیم
#آیت_الله_جوادی_آملی
🔅🔅🔅
مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ (4)
📌 لطایف و اشارات
📈 3 ـ ظهور مالكيت مطلقه در قيامت
📐 قرآن كريم در آياتي چند مِلك و مُلك جهان آفرينش را به خداي سبحان نسبت مي دهد؛ مانند: (ألم تعلم أن الله له ملك السماوات والارض وما لكم من دون الله من ولي ولانَصير) [سورهي بقره، آيهي 107.]، (وما أدراك ما يوم الدين ثم ما أدراك ما يوم الدين يوم لا تملك نفس لنفس شيئاً والأمر يومئذٍ لله)[ سورهي انفطار، آيات 17 ـ 19.]. آيهي نخست دربارهي فرمانروايي خدا بر آسمانها و زمين است و آيهي دوم كه مِلك و مُلك يوم الدين را به طور مطلق براي خدا ثابت مي كند، با تعبيرهايي مشعر بر عظمت قيامت، مي گويد: در آن روز مالكيت براي احدي در هيچ موردي نيست؛ نه كسي مالك كارهاي خويش است و دستور وي در آنها نافذ است و نه مالك كارهاي ديگران و يا مسلّط بر شئون آنان خواهد بود، بلكه مالكيّت همهي كارها و ادارهي همهي امور از آنِ خداست.
◀ بنابراين، چه در يوم الدين و چه در غير آن، مِلك و مُلك مخصوص خداي سبحان است و احدي با او شريك و سهيم نيست و چنين نيست كه در مقام ثبوت، مِلك يا مُلك تقسيم و تقسيط شده باشد، بلكه اين بحث تنها مربوط به مقام اثبات است؛ يعني امروز ما نمي دانيم كار به دست كيست، ولي در قيامت كه روز ظهور حق است: (ذلك اليوم الحق) [سورهي نباي، آيهي 39.]، معلوم خواهد شد كه كار به دست ديگري بود و انسان گاهي به عنوان «اعتماد به نفس» خود را فريب مي داد و گاهي به عنوان «تشكر از مخلوق» به ديگران پناهنده مي شد، ولي فردا مي فهمد كه كار تنها به دست خدا بوده و هست و علل و اسباب ظاهري همه از شئون فاعليت خداي سبحان است. ما تنها اواسط سلسله را مي بينيم و از آغاز آن غافليم. از اين رو خود يا ديگران را فاعل مي پنداريم و براي آن كه به اعتماد به غير خدا رنگ ديني بدهيم به عنوان اين كه بي تشكر از مخلوق نمي توان شاكر خالق[1]بود از ديگران تشكر مي كنيم.
=============================
📝 پی نوشت:
[1]ـ امام صادق (عليه السلام) دربارهي آيهي وما يؤمن أكثرهم بالله إلّا وهم مشركون (سورهي يوسف، آيه ي106) فرمودند: «هو الرجل يقول: لولا فلان لهلكت ولولا فلان لأصبت كذا و كذا ولولا فلان لضاع عيالى، ألاتري أنه قد جعل لله شريكاً فى ملكه يرزقه ويدفع عنه؟»؛ همين كه شخصي مي گويد: اگر فلاني نبود نابود مي شدم و... بدين گونه او براي خدا شريك قرار داده است. آنگاه راوي از امام (عليه السلام) پرسيد: اگر بگويد: «لولا أنْ منّ الله عَلَىّ بفلان لهلكت»؛ اگر خدا به وسيلهي فلاني به من احسان نمي كرد نابود مي شدم، چگونه است؟ حضرت فرمودند: «لابأس بهذا» (نورالثقلين، ج2، ص476). از همين قبيل است تعبير شرك آلود رايج: «اوّل خدا، دوم شما»؛ زيرا خدا اوّلي است كه دومي براي او قابل فرض نيست: هو الأول والاخر والظاهر والباطن (سورهي حديد، آيهي 3). پس بر اساس رهنمود پيشوايان معصوم (عليهم السّلام) در برابر احسان ديگران بايد گفت: خدا را شكر كه از اين راه به من احسان كرد؛ گرچه او مي توانست همين احسان را از راه ديگر به من بكند. براساس توحيد، هر نعمتي را بايد از خدا دانست: وما بكم من نعمة فمن اللهي (سورهي نحل، آيهي 53) و با اين ديدگاه ديگر نه به عنوان «اعتماد به نفس» مي توان به خود بها داد و نه به بهانهي «تشكّر از مخلوق» به ديگران. معناي حديث معروف «من لم يشكر المنعم من المخلوقين، لم يشكر الله عزّ وجلّ» (بحار، ج 68، ص 44) نيز چنانكه گذشت، اين است كه نيكوكاران مظاهر احسان الهي هستند و اگر متنعم، مظهر احسانِ وليّ نعمت را سپاس ندارد، وليّ نعمت خود را سپاس نداشته است. پس سپاسگزاري از مخلوق «بما هو مخلوق» محمود است و بدون لحاظ حيثيت مخلوق بودن نامحمود. شايان ذكر است كه، «مشركون» در آيهي وما يؤمن... غير از «الذين أشركوا» است، چون «الذين اشركوا» در مقابل مؤمنين و عبارت است از وثنيين و ديگر بت پرستان.
🔅🔅🔅
✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم
@rahighemakhtoom