کتاب ادب فناي مقربان جلد2 استاد علامه 🔁 آثار 7 ⏪ 11. عزلت از دنيا و دنيا پرستان: 🔹 «فمن عقل عن الله تبارك و تعالي اعتزل أهل الدّنيا و الراغبين فيها و رغب فيما الوحدة عند ربّه و كان أُنسه في الوحشة و صاحبه في الوحدة و غناه في العيلة و معزّه في غير عشيرة»[ بحار، ج1، ص137.]؛ كسي كه از ناحيه خدا بهره عقلي برده است، از اهل دنيا و راغبان به آن اعراض مي‌كند و به آنچه نزد خداست، راغب مي‌گردد. در وحشت، مونس او، در تنهايي، ياور او، در تنگدستي (ثروت و)، غناي او و در غربت، عزّت بخش او خداست. 🔹 «حدّ العقل الإنفصال عن الفاني و الإتصال بالباقي»[ شرح غررالحكم، ج3، ص405.]؛ حدّ عقل، بريدن و جدا شدن از فاني (دنيا) و متصل شدن به باقي (آخرت) است. 🔹 «ردع النفس عن زخارف الدّنيا ثمرة العقل»[ همان، ج4، ص88.]؛ بازداشتن نفس از زيباييها و زينتهاي دنيا ثمره عقل است. 🔹 «الفرح بالدّنيا حمقٌ»[ همان، ج1، ص124.]؛ شادماني به دنيا و روي‌آوردن به آن، حماقت و كم خردي است. ⏪ 12. پشتوانه قبولي اعمال و افزايش آن: 🔹 «يا هشام! قليل العمل من العاقل مقبولٌ مضاعفٌ و كثير العمل من أهل الهوي و الجهل مردودٌ»[ بحار، ج1، ص138]؛ اي هشام! عمل كم از عاقل، مورد قبول است و دو چندان مي‌شود و عمل زياد از هواپرستان و جاهلان پذيرفته نمي‌شود. ⏪ 13. موجب استقرار علم در نهاد آدمي: 🔹 «العلم بالتعلّم و التعلّم بالعقل يعتقد»[ بحار، ج1، ص138]؛ علم، با تعلّم حاصل مي‌شود و تعلّم، با عقل مستحكم مي‌گردد. 🔹 «بالعقول تنال ذروة العلوم»[ شرح غررالحكم، ج3، ص221.]؛ به كمك عقل‌ها به قلّه علوم مي‌توان رسيد. ادامه دارد... ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom