📌 خطبه وصل ❇ جریان ازدواج در همه ملت‌ها و نِحله‌ها هست، هیچ قومی نیست كه بدون ازدواج بتواند زندگی كند؛ اما حرفی كه انبیا (علیهم السلام) آوردند مخصوصاً وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، فرمود ما یك حرف جدیدی آوردیم و آن این است كه «النِّکَاحُ سُنَّتِی»؛[1] نكاح سنّت من است و از همین منظر فرمود: «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أَحْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ»؛[2] اگر كسی ازدواج كرد نیمی از دین خود را حفظ كرد, پس ازدواجی كه در ملت ‌ها و نِحله‌ های دیگر هست آن صِرف اجتماع مذكّر و مؤنث است، اما ازدواجی كه در اسلام هست صِرف ازدواج و اجتماع مذكّر و مؤنث نیست، یك صبغه ملكوتی دارد كه با آن نصف دین حفظ می ‌شود. ❇ زن و شوهر كه با هم نزدیك شدند به منزله لباس بدن یكدیگرند، همان ‌طوری كه لباس به بدن انسان چسبیده است و انسان را از سرما و گرما حفظ می ‌كند و هیچ كسی از بدن انسان خبر ندارد چون لباس پوشاك است, تن ‌پوش است و حافظ بدن است، زن و شوهر حافظ یكدیگرند, حافظ آبروی یكدیگرند، اسرار یكدیگر را خودشان می ‌دانند. شوهر, اسرار همسر را برای خانواده خودش هم نقل نمی ‌كند؛ خانم او, اسرار شوهر را برای خانواده خودش هم نقل نمی ‌كند ﴿هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ﴾؛[3] فرمود زن و شوهر, لباس یكدیگرند كه آبروی یكدیگر را حفظ می ‌كنند, یك; یكدیگر را در سردی و گرمی روزگار حفظ می ‌كنند, دو. ❇ وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در مراسم خطبه ‌خوانی و مقدمه عقد وجود مبارك حضرت امیر و حضرت زهرا (سلام الله علیهما) مطلبی را فرمود كه وجود مبارك امام جواد هم همان مطلب را در مراسم ازدواج خودشان ذكر كردند؛ فرمودند مسئله ازدواج این ‌طور نیست كه دو نفر بخواهند به عنوان مذكر و مؤنث كنار هم جمع بشوند، این ‌طور نیست. در تعبیرات عرفی ما معمولاً فامیل ‌ها را به دو قسم تقسیم می‌ كنیم، می ‌گوییم فامیل نَسبی داریم و فامیل سببی, دایی و عمو و خاله و اینها را می‌گوییم فامیل ‌های نسبی ‌اند, بستگان عروس و داماد را می ‌گوییم فامیل‌ های سببی ‌اند، ما اینها را جزء انساب می‌ دانیم و آنها را جزء اسباب می‌ دانیم؛ ولی در آن خطبه نورانی فرمود: « «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی جَعَلَ الْمُصَاهَرَةَ نَسَباً لَاحِقا»»،[4] مسئله دامادی ملحق به نسب است تقریباً این دو خانواده ارحام هم می‌شوند برای اینكه دو خانواده محفوظ بماند. اگر «جَعَلَ الْمُصَاهَرَةَ نَسَباً لَاحِقا» شد؛ آن وقت عروس را پدرشوهر و مادرشوهر به منزله دختر خودشان می‌ دانند, داماد را پدر عروس و مادر عروس به منزله پسر خودشان می‌ دانند، آن وقت خیرخواه او هستند، فرمود این مثل نَسب است مثل رحامت است ـ خدای ناكرده ـ مشكلی پیش آمد فوراً خودشان حل می ‌كنند، دیگر مسئله سبب نیست فامیل سببی نیستند فامیل نسبی ‌اند. [1] . جامع الاخبار( للشعیری)، ص101. [2] . امالی(طوسی) متن، ص518. [3] . سوره بقره، آیه187. [4] . روضه الواعظین(ط ـ قدیم)، ج1، ص147. 📚 مراسم خطبه عقد تاریخ: 1392/10/15 تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom