📌 محبوب حق ✅ وجود مبارك حضرت امیر مولای كل «ناس» است؛ منتها مردم دو قسمند: یك عده می‌ پذیرد و یك عده نه، چه اینكه خودش هم فرمود: «هَلَكَ فِی رَجُلَانِ مُحِبٌّ غَالٍ وَ مُبْغِضٌ قَالٍ».[1] این را فریقین نقل كردند كه علی ‌بن ‌ابی ‌طالب (علیه آلاف التحیة و الثناء) «محب الله» است و «محبوب الله» است به حدیث «لَأُعْطِینَ‏ الرَّایةَ غَداً رَجُلًا یحِبُّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یحِبُّهُ اللَّه»،[2] این را پیغمبر فرمود یعنی كسی كه ﴿وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی﴾،[3] طریقین هم نقل كردند، پس علی (علیه آلاف التحیة و الثناء) محب و محبوب خداست و هر كس محب و محبوب خدا بود مجاری ادراكی و تحریكی او را ذات اقدس الهی تأمین می ‌كند، این می ‌شود معصوم كامل! ✅وجود مبارك رسول درباره حضرت امیر (علیهما آلاف التحیة و الثناء) فرمود كه «عَلِی مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِی یدُورُ مَعَهُ حَیثُمَا دَار»[4] این ضمیرها به کی بر می گردد ؟ « یدُورُ عَلَی مَدَارُ اَلْحَقِّ حَیثُمَا دَار»؟ این [مطلب] درباره عمار هم آمده[5] یا « یدُورُ اَلْحَقُّ مُدَارَ عَلِی حَیثُمَا دَار» كه از این خطبه استفاده می ‌شود! مرحوم امینی (رضوان الله تعالی علیه) این را شاهد اقامه كردند به اینكه ضمیر به حق بر می ‌گردد؛ یعنی « یدُورُ اَلْحَقُّ مَدَارَ عَلِی (عَلَیهِ اَلصَّلاَةُ وَ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ) حَیثُمَا دَار» به دلیل اینكه ذات مقدس رسول عرض كرد «اللَّهُمَّ أَدِرِ الْحَقَ‏ مَعَ‏ عَلِی حَیثُمَا دَارَ»؛ خدا‌یا حق را علی مدار قرار بده، نه علی را حق مدار! تا اینجا گفتار ایشان، اما چرا؟! چطور می ‌شود كه حق علی مدار است نه علی حق مدار؟ چطور می ‌شود كه حق را باید با علی تشخیص داد نه علی را با حق؟ آن یك بیان دیگری دارد، اگر كسی آن «لَأُعْطِینَ‏ الرَّایةَ» را صغرای قیاس قرار بدهد و حدیث «قرب نوافل»[6] را كبرای قیاس قرار بدهد و‌ بگوید علی ‌بن ‌ابی‌ طالب (علیه السلام) «محب الله» است و «محبوب الله» است به گفته معصوم یعنی پیامبر و هر كس محبوب خدا بود مجاری ادراكی و تحریكی او را خدا در مقام فعل كاملاً به عهده می ‌گیرد، پس علی ‌بن ‌ابی ‌طالب مجاری ادراكی و تحریكی اوست، یعنی فهم او و كار او، یعنی اندیشه علوی و انگیزه علوی هر دو را خدا به عهده گرفته است و هر كس علم و عمل او را خدا در مقام فعل به عهده بگیرد معصوم مطلق است، پس علی ‌بن ‌ابی‌طالب معصوم مطلق است، وقتی این‌چنین شد این می ‌شود خلیفه ذات اقدس الهی، اگر خلیفه شد كار «مستخلف عنه» را انجام می ‌دهد. [1]. نهج البلاغة (صبحی صالح)، حکمت117. [2]. الامالی (صدوق)، ص513. [3]. سوره نجم، آیه3. [4]. الفصول المختاره، ص135. [5]. علل الشرائع، ص223. [6]. کافی (ط- اسلامی)، ج2، ص352. 📚 سخنرانی در کنگره بین المللی غدیر تاریخ: 1383/11/08 🌹🌹🌹 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom