🔅🔅🔅 نگاشت16: نکته های تفسیری آیات 12تا 14سوره تکویر ✳️وَ إِذَا الْجَحِيمُ‌ سُعِّرَتْ‌ 12 ۱ - قیامت، روز شعله ور شدن شدید جهنم (و إذا الجحیم سعّرت) «جحیم» (که بر اثر استعمال مکرر درباره جهنم، نام دیگرى براى آن شده است، در اصل) آتشى است که به شدت افروخته شده باشد و به آتش عظیمى که در حفره اى عمیق افروخته شود «جحیم» گفته مى شود. سعرالنار و سعّرها[ به یک معنا است]; یعنى، آتش را شعله ور ساخت و تشدید[ در باب تفعیل] براى مبالغه است (لسان العرب). ۲ - «جحیم»، از نام هاى جهنم است. (و إذا الجحیم سعّرت) ۳ - وجود جهنم، پیش از حسابرسى کردارها در قیامت (و إذا الجحیم سعّرت) برافروختن جهنم در قیامت، حاکى از وجود اصل آن پیش از قیامت است. ۴ - حرارت جهنم قابل افزایش و تحت تأثیر وسیله اى برافروزنده در قیامت (و إذا الجحیم سعّرت) آوردن فعل متعدى مجهول «سُعّرت»، براى افروخته شدن جهنم، حکایت از آن دارد که انجام کار مستند به خصوصیات ذاتى جهنم نیست و عوامل بیرونى در شعلهور شدن آن دخیلند. 🔅🔅🔅 ✳️وَ إِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ‌ 13 ۱ - بهشت در قیامت، به جایگاهى نزدیک مردم آورده خواهد شد. (و إذا الجنّة أُزلفت) «ازلاف» (مصدر «اُزلفت»); یعنى، نزدیک آوردن. ۲ - وجود بهشت، پیش از حسابرسى کردارها در قیامت (و إذا الجنّة أُزلفت) ۳ - جایگاه بهشت پیش از برپایى قیامت، در فاصله اى دور نسبت به جایگاه مردم است. (و إذا الجنّة أُزلفت) از آنجا که ظاهر آیه شریفه نزدیک آوردن بهشت است; نه نزدیک ساختن مردم به آن، مى توان گفت: جایگاه بهشت در آغاز برپایى قیامت به عرصه محشر نزدیک نیست. ۴ - آماده سازى بهشت و جهنم براى ورود اهل آن، هم زمان با برپایى قیامت (و إذا الجحیم سعّرت . و إذا الجنّة أُزلفت) ۵ - بهشت و جهنم، براى مردم در قیامت قابل مشاهده است. * (و إذا الجحیم سعّرت . و إذا الجنّة أُزلفت) هدف از شعلهور کردن جهنم و نزدیک نمودن بهشت ممکن است این باشد که همگان آنها را مشاهده کرده و به فرجام نیکان و بدان آگاه شوند. 🔅🔅🔅 ✳️عَلِمَتْ‌ نَفْسٌ‌ مَا أَحْضَرَتْ‌ 14 ۱ - قیامت، روز آگاهى انسان ها به کردار دنیایى خویش و آثار و نتایج آن (علمت نفس ما أحضرت) ۲ - مشاهده کردارها در عرصه قیامت، در گرو پیدایش حوادثى تحوّل آفرین در نظام جهان و پدیدار شدن رخدادهایى در صحنه قیامت (إذا الشمس ... و إذا ... و إذا ... علمت نفس ما أحضرت) آیه شریفه، جواب حرف شرط «إذا» است که از آغاز سوره تکرار شده است. ۳ - حاضران صحنه قیامت، داراى قدرت درک و شناخت (علمت نفس) ۴ - حاضر بودن کردار در قیامت، مستند به خود انسان ها است. (علمت نفس ما أحضرت) ۵ - کردارهاى دنیایى انسان، تعیین کننده فرجام اخروى او است. (علمت نفس ما أحضرت) خبردادن از علم انسان به کردار خود در قیامت، هشدار به بازتاب اخروى آن کردار است. ۶ - ورود هر انسان به بهشت یا جهنم، سزاى کردار او است. (و إذا الجحیم سعّرت . و إذا الجنّة أُزلفت . علمت نفس ما أحضرت) ۷ - اطلاع بر پرونده اعمال، راهى براى آگاهى انسان در قیامت بر کردار خویش (و إذا الصحف نشرت ... علمت نفس ما أحضرت) 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom