توبه به چشمان عبدالله خیره شد و گفت:عبدالله‌تو‌ مدت ها در عشق صفیه سوختی عبدالله سرش پایین انداخت توبه ادامه داد:آنقدرسوختی که هرکس تورادید فهمید دلباخته ای حالا میتوانی برایم بگویی عاشقی چیست؟ _گاهی تو از چهره ی کسی لذت میبری این را هوسرانی میگویند کاری که همه ی اشراف بازیچه ی صبح وشام خود کرده‌اند زمانی تو دلتنگ یک نفر میشوی این را خاطر خواهی گویند اما زمانی هست دیدن یک نفر ارامش برایت می آورد به این میگویند عشق. توبه سرش را تکان‌داد عبدالله دست بر شانه ی توبه زد وگفت:برایم بگو دلباخته ی که شده ای؟ به قلم: @rahimiseyed