۱۳- کتاب روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه (طبع القديمة) ج ۱ ص ۴۵
وَ لَا يُفْسِدُ الْمَاءَ إِلَّا مَا كَانَتْ لَهُ نَفْسٌ سَائِلَةٌ وَ كُلُّ مَا وَقَعَ فِي الْمَاءِ مِمَّا لَيْسَ لَهُ دَمٌ فَلَا بَأْسَ بِاسْتِعْمَالِهِ وَ الْوُضُوءِ مِنْهُ مَاتَ فِيهِ أَوْ لَمْ يَمُتْ .......... «و لا يفسد الماء إلا ما كان له نفس سائلة» الظاهرُ أنّ المرادَ به القليلُ كما يُظهَرُ من بعضِ الأخبار أو الأعمُ منه و من البئرِ كما يُظهَرُ من بعضِها أيضاً و المرادُ بالإفسادِ النجاسةُ أو الأعمُ من النجاسةِ و من عدمِ جوازِ الاستعمالِ «و كُلُّما وَقَعَ في الماءِ ممّا ليس له دمٌ (إلى قولِه) أو لم يَمُت» و المرادُ بالدمِ، السائلُ من العروقِ كما قاله الأصحابُ و ظَهَرَ من الخبرِ الأوّلِ أيضاً فإنّ الدمَ لا يسيلُ إلّا من العروقِ غالباً.....
📌 نکته اول : مراد از "دم" آنچیزی است که در رگ ها جریان دارد و روان است .
📌 نکته دوم : الف و لام بر سر "الدم" الف و لام عهد ذکری است و مراد از "دم" را بیان می کند .
📌 نکته سوم : کیفیت استدلال اینگونه است که ؛ در عبارت مرحوم مجلس آمده است که مراد از "دم" در "ما لیس له دم" یعنی آن چیزی که در رگ ها جریان دارد و روان و سیال است .
و خون غالبا سیال و روان نیست مگر در رگ ها ....
وگرنه ما حیوانی که اصلا خون نداشته باشد نداریم ، اگر هم باشد نادر و کمیاب است .
با توجه به عبارت مرحوم مجلسی حیوان فاقد نفس سائله یعنی حیوانی که خون آن سیال و روان نیست و بعد از بریده شدن رگش با شدت خارج نمیشود . برخلاف حیوان دارای نفس سائله که خونش در رگ ها جریان دارد و روان است و با بریده شدن رگش با شدت خارج میشود .
۱۴- کتاب ملاذ الأخيار فی فهم تهذيب الأخبار ج ۲ ص ۲۶۰
ثُمَّ قَالَ أَيَّدَهُ اللَّهُ تَعَالَى وَ لَيْسَ يُنَجِّسُ الْمَاءَ شَيْءٌ يَمُوتُ فِيهِ إِلَّا مَا كَانَ لَهُ دَمٌ مِنْ نَفْسِهِ فَإِنْ مَاتَ فِيهَا ذُبَابٌ أَوْ زُنْبُورٌ أَوْ جَرَادٌ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ مِمَّا لَيْسَ لَهُ نَفْسٌ سَائِلَةٌ لَمْ يَنْجَسْ بِهِ إِذَا ثَبَتَ بِمَا قَدَّمْنَاهُ مِنَ الْآيَةِ وَ الْأَخْبَارِ أَنَّ الْمِيَاهَ مِنْ حُكْمِهَا الطَّهَارَةُ وَ أَصْلَهَا جَوَازُ اسْتِعْمَالِهَا فَمَا يَمْنَعُ مِنْ جَوَازِ اسْتِعْمَالِهَا طَارٍ يَحْتَاجُ إِلَى دَلِيلٍ وَ هَذِهِ الْأَشْيَاءُ الَّتِي لَيْسَ لَهَا نَفْسٌ لَيْسَ فِي الشَّرِيعَةِ مَا يُقْطَعُ عَلَى الِامْتِنَاعِ مِنِ اسْتِعْمَالِ مَا وَقَعَتْ فِيهِ فَيَجِبُ أَنْ يَكُونَ بَاقِياً عَلَى الْأَصْلِ ......
📌 نکته اول : ضمیر "هو" در "قال" به مرحوم شیخ مفید بر می گردد .
📌 نکته دوم : کیفیت استدلال اینگونه است که ؛ مرحوم مجلسی از مرحوم شیخ مفید نقل می کند که حیوانی که در ظرفی بمیرد آب را نجس نمیکند مگر اینکه آن حیوان دارای نفس سائله باشد .
پس فرع بر این مطلب آن است که اگر مگس یا زنبور یا ملخ و امثال اینها که فاقد نفس سائله هستند در ظرفی بمیرند ، آب نجس نمیشود با اینها ....
و ما از خارج میدانیم که مگس و زنبور و ملخ و امثال اینها اگر رگشان را بزنیم خون از آنها جاری نمیشود و با شدت بیرون نمیاید بلکه بصورت نم خارج میشود .
فلذا حیوان دارای نفس سائله با بریدن رگش خونش با شدت و به یکباره خارج میشود .
۱۵- کتاب الفصول المهمة فی أصول الأئمة (تكملة الوسائل) ج ۲ ص ۱۳
سُئِلَ الصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ عَنِ الْخُنْفَسَاءِ وَ الذُّبَابِ وَ الْجَرَادِ وَ النَّمْلَةِ وَ مَا أَشَبْهَ ذَلِكَ يَمُوتُ فِي الْبِئْرِ وَ الزَّيْتِ وَ السَّمْنِ وَ شِبْهِهِ؟ فَقَالَ: كُلُّ مَا لَيْسَ لَهُ دَمٌ فَلَا بَأْسَ بِهِ....
📌 نکته اول : در پاورقی بیان شده که مراد از "ما لیس له دم" یعنی نفس سائله و نفس سائله هم یعنی خونی که از رگ خارج میشود .
📌 نکته دوم : مراد از "ما لیس له دم" یعنی حیوانی که نفس سائله ندارد ؛ زیرا جواب امان باید با سوال سائل متناسب بوده باشد و این حیواناتی که در سوال سائل آمدند خون دارند اما خونشان جهنده نیست و با شدت خارج نمیشود . پس مراد از "ما لیس له دم" یعنی حیوان فاقد نفس سائله است که امام جواب سائل را متناسب با سوالش داده باشد .
📌 نکته سوم : کیفیت استدلال اینگونه است که ؛ از امام صادق علیه السلام در مورد سوسک و مگس و ملخ و مورچه و امثال اینها سوال شد که اینها در چاه و روغن مردند حکمشان چیست؟
امام علیه السلام فرمودند : هر چیزی که فاقد نفس سائله باشد اشکالی به آن نیست .
بنابر این این حیوانات فاقد نفس سائله هستند و ما از خارج میدانیم که اگر رگ این حیوانات را بزنیم خونشان با شدت و به یکباره خارج نمیشود بلکه بصورت نم است فلذا حیوان دارای نفس سائله با بریده شدن رگش خونش با شدت و به یکباره خارج میشود .
👈 ادامه دارد ... 👇
👉
@rahpoyane_eJtehad👈