کامیونی بزرگ که قصد عبور از یک پل زیر گذر خط راه آهن را داشت، بین سطح جاده و تیرهای سقف زیرگذر گیر کرد. تلاش کارشناسان مربوط برای آزاد کردن آن بی‌نتیجه ماند و در نتیجه تا کیلومترها ترافیک سنگینی در هر دو سمت جاده ایجاد شد. پسرکی سعی می‌کرد تا توجه سردسته‌ی کارشناسان را به خود جلب کند. اما مرتب با فشار دستان او به عقب رانده می‌شد عاقبت کارشناس که از دست سماجت‌های پسرک عصبانی شده بود گفت: نکند تو می‌خواهی به من یاد بدهی که چکار باید بکنم؟ پسر جواب داد: شما کافی است مقداری از باد لاستیک‌ها را خارج کنید.“ نتیجه: سادگی نگاه کودکانه به امور و اتفاقات زندگی، همیشه نتایج موثرتری دارد تا راه‌حل‌های پیچیده و مبهم که در بسیاری از موارد شرایط را سخت‌تر می‌کند. @mollanasreddin