کارگاه مجازی تجربه‌ نوردی2 🌈موضوع اگر نوجوانان شمای مربی را با زبان بدن نپذیرفتند و تازه یکی از آنها بلند شد و گفت اصلاً شما برا چی اومدین اینجا، باز اومدین حرف تکراری بزنید و... 😡 شما چه راهکاری ارائه می‌دهید؟ 🗣 "همفکری مبلغین نوجوان"🔻 1⃣ من تو این موقعیت بودم متوسل شدم و بعد با ارائه پاور همراه شدند ولی خیلی سخت بود. 😕 2⃣ بستگی به شرایط دارد گاهی توجه نمی‌کنم و سعی می‌کنم توجه بچه‌ها را به برنامه‌ای که دارم جلب کنم و با صدای بلند و جذاب و با بانشاط برنامه‌ام را ادامه دهم. اما یادم هست یه بار یکی از بچه ها بدقلقی کرد و خیلی کارش را ادامه داد آوردمش بالای کلاس و ازش خواستم کلاس را او ادامه دهد. 3⃣ در چنین شرایطی باید انعطاف داشته باشیم و محتوایی که از قبل برنامه‌ریزی کردیم را متوقف کنیم و مثلاً نظر بچه ها را بپرسیم که دوست دارند الان چه کار کنند و در آن لحظه کار خودمون رو تغییر بدیم، البته گاهی هم ممکن است در وسط کلاس‌ این اتفاق بیفتد. 4⃣ در هر صورت با توکل و توسل میتوانیم برخودمان مسلط باشیم و همچنین لازمه آن مطالعه زیاد در مورد محتوا و همچنین مخاطب شناسی می باشد. 5⃣ خوب مشکلی که نیست اول همراهی می‌کنیم با چیزی که دوست دارند بعد در آخر سر بحث را به سمت موضوع خودمون سیر می‌دهیم ، یعنی شروع با خواسته‌ی آنها و ختم به خواسته‌‌ی خودمون، اما این کار یکم پر ریسکه ونیاز به آرامش ومهارت داره . 6⃣ منم چنین موردی داشتم برای جشن پیروزی انقلاب وقتی وارد کلاس شدم نوجوانان خیلی بد حجاب بودن گفتن ما نمی‌خوایم از خمینی بشنویم من وقتی موقعیت را دیدم همه جا با چادر تبلیغ می‌کردم اونجا چادر را برداشتم و توجه شاگردان اول معطوف شد به تیپ ظاهری پس ظاهر خیلی مهمه و اونا شروع کردن از لباسم سوال کردن بعد نشستم و درباره لباس و .. صحبت کردیم و ربط دادم به کالای ایرانی و گفتم حالا این همه راه اومدم پاور را نمیبینین خودشون مشتاقانه دستگاه را روشن کردن و چون محتوا عالی بود اخر سر گفتن چقدر اینا خوب بود ما فکر کردیم حرفای تکراری میخواید بگید من دو مورد مهم را من تجربه کردم یکی ظاهر بروز و مرتب محتوای خوب و دلنشین یادمه دبیرستان که بودم یه خانمی اومد تو کلاسمون برای مشاوره دادن خیلی جالب شروع کرد بعد از بسم الله و احوالپرسی گفت به نظر شما چند درصد از پسرها با دوست دختراشون ازدواج می‌کنند، یه بحثی راه انداخت که آخرش دوست پسر نداشتن نسبت به دوست دوست پسر داشتن امتیاز بیشتری آورد و بچه ها نمیزاشتن ایشون از کلاس بره و می‌گفتند بازم ادامه بدید یعنی مطابق روز پیش اومد و دقیقا با اینکه از جایی دیگه اومده بود شهرستان ما اما بر دانش اموز اون منطقه شناخت داشت انگار ادم حس میکرد قبلش رفته بود تحقیق اینا نمونه هایی هست که من مشاهده کردم و اثرش رو هم دیدم. پس باید روی منطقه ای که میریم برای تبلیغ شناخت داشته باشیم و از همون راه وارد شویم 7⃣ بنده هم اگر باچنین شرایطی روبرو بشم بسته به شرایط شروع به همراهی کردن با اونها می‌‌کنم و کم کم به بحث خودم واردشون می‌کنم یا اینکه بحث خودم را از همان ابتدا شروع می‌کنم منتهی با جذابیتهایی برای بچه ها مثل داستان و معما یا پاور... @ramezan_110🌱