⚫️🔷صف عاشقی
توی صف ایستاده بود اما بر خلاف همیشه دیگه این پا و آن و پا و نُچ نُچ نمی کرد فقط روی زبانش ذکر یاحسین بود مروارید اشک از چشمانش جاری بود نفر مقابلش برگشت ماسکش را عقب زد و گفت:«والّا چه روزگاری شده برا ورود به هیئت هم باید داخل صف ایستاد.» خادم ها یک نفر که خارج می شد به یک نفر دیگر اجازه ی ورود می دادند؛ بیاد صف ورود به حرم اباعبدالله الحسین علیه السلام، باب السلام افتاد:
- سلام آقا
#داستانک
#گروه_تبلیغی_مسطور/ مرضیه رمضان قاسم
#عزاداری_و_عقائد
@taghcheh1399