بیاد استاد دهه اول سال‌های قبل میهمان نوای استاد میشدم استادی که قبل از تشرف به دنیای طلبگی یکبار به فیض شاگردی‌شان نائل شدم و در همین یک جلسه از استاد درس نظم را به یادگار گرفتم. یادم هست استاد آن روز داستان قراری که در یک ساعت مقرر با فرد غیر مسلمان گذاشته بودند و او درس نظم آموخته بودند را برای‌مان تعریف کردند. از آن روز به بعد دیگر حقیر نیز نسبت به وعده‌هایم خصوصا وعده‌های علمی بسیار حساس شدم و برای ملتزم کردن هم‌مباحثه‌ای‌ها به جلسات مباحثاتی‌ که در سال ۸۸ در آستان امامزاده اسحاق برگزار می‌شد با توافق آنها شرط گذاشتم هر که دیرتر از موعد مقرر برسد باید ۵۰۰تومان داخل ضریح امامزاده بیندازد. طفلکی‌ هم‌مباحثه‌ای‌ها نفس‌زنان به موقع سر مباحثه حاضر می‌شدند ولی برخی روزها با اندکی تاخیر ملزم به پرداخت خسارت دیر آمدن می‌شدند، خدا مرا ببخشد هنوز یادم نمی‌رود با چه حسرتی مبلغ جریمه را در ضریح می‌انداختند. اما حقیر هیچ‌گاه خسارت دیرکردِحضور پرداخت نکردم حال نمی‌دانم بخاطر تاکیدهای استاد مهدوی به نظم بود یا بخاطر اصفهانی‌گری؟ خیلی نیازمند نَفَس عرشی شما هستیم استاد در دیار باقی دعاگوی ما باشید 🖊 نویسنده:خودم #یادبود_استاد_مهدوی ➠@ramezan_ghasem110