مرضیه رمضان‌قاسم
سلام این دوتا بازخورد را بفرستم براتون و برم به صرف حلیم‌شیر و عدس با نون بربری سبوس‌دار داغ😄 1⃣ با
بازخوردی دیگر به معمولی و غیرمعمولی‌ها👇 سلام حالا دیدی که شما هم در درون معمولی خود،غیر معمولی هایی دارید که ناگهانی آتش می گیرند؟! ابن گُر گرفتگی ها چندان هم غیر معمولی نیست برای هر صاحبدلی که طعم عاطفه را چشیده باشد.. طعم انسانیت و مردانگی را... فرموده بودی که شاید مادر ِداغدیده ی شیرخواره ای برایتان می نگارد اما نه... برای درک آغوش مادرانه...برای فهم تلظی...که نباید حتما داغدار باشی...بلکه فقط کافیست تا حتی به آرامش شیرخواره ای در خواب نگاه کنی یا قدری تشنگی کشیده باشی... یا اینکه آنقدر معمولی باشی که طعم چای روضه های کودکی هنوز پای دلت مانده باشد... برای اهل قول و قلم لیّن می نویسم....برای زنگ بیداری!! برای دل های آشوب... راستی این روزها نگرانم، دل نگران فرزندانمان که در این شلوغی های زمانه،در گرگ و میشِ روزگار به ظاهر متمدن امروزی آیا زمزمه لالایی عاشورا از خیمه زینب و رباب به گوششان خواهد رسید؟ من غیر معمولی های کربلا را خوانده ام.هم در صف نور،هم در صف ظلمت... دلم می لرزد که فرزندانِ من و تویی که سر سفره اهل بیت، حسینی و فاطمی بودیم،نکند که فرزندانمان را از سر سفرهایمان، با وعده گندم ری هوایی کنند... حالا دیگر جای معمولی با غیر معمولی دارد عوض می شود ....و ما همچنان عرض ارادت و توسل به کوچه های بنی هاشم،.....پشت درِ نیم سوخته.... نماز استغاثه... دعای فرج.... ما بی صاحب نیستیم...مگر نه...؟ 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 سپاس از همراهی شما