🌻 مومن همیشه بهار است کسی نمی‌تواند به طبیعت بگوید چرا زمستان، پاییز و تابستان داری و همیشه بهار نیستی. کسی نمی‌تواند به پاییز بگوید چرا اینقدر دلگیری، چرا برگ‌ها را زرد و حیف و میل می‌کنی و بر زمین می‌ریزی. نمی‌توانی به آسمان پائیز بگویی چرا گاهی تُرش رو و عبوسی، داد و بیداد می‌کنی و بعد اشک می‌ریزی. کسی نمی‌تواند به تابستان بگوید چرا آنقدر گرمی و باران نداری. کسی حق ندارد به طبیعت گلایه کند چرا تابستان، پائیز و زمستان دارد و همیشه بهار و همه‌چیز تمام نیست. طبیعت آدمی نیز می‌تواند همیشه بهار نباشد و چهارفصل داشته‌باشد؛ بهار، تابستان، پائیز و زمستان؛ آدمی می‌تواند گاه همچون پائیز دلگیر،گاهی چون زمستان، دلسرد و گاهی همانند تابستان داغ و دلسوز شود اما انسان "مومن همیشه بهار است" زیرا هوای سرد و زمستانی دل را با راز و نیاز در دل شب‌های بلند زمستان، با توسل و مدد از اهل‌بیت با مناجات‌های آل‌الله با حضرت حق، حرف دلش را در میان می‌گذارد و با صاحب‌دلِ مهربانش گرم صحبت می‌شود، همین عاملِ دلگرم شدنش می‌گردد و هوای پائیزی و دل‌گیرِ دل را با نمناک کردن چشمان، صاف و آبی می‌کند تا در طول روز بهاری باشد و آن هنگام که دلش از رفتار و گفتار دیگران می‌شکند با وجود آنکه می‌تواند مثل گرمای تابستان با حرف‌هایش افراد را بیازارد و دل‌شان را بسوزاند تا از خود دفاع کند، سکوت عاقلانه برمی‌گزیند و در دل شب، شب‌گویه‌هایش را با معبود مهربان، در میان می‌گذارد تا بتواند در روزهای آتی راهکار عقلی و شرعی درستی در پیش گیرد تا خوب بودنش منوط به خوب بودن ديگران نباشد، او بدی را با بدی پاسخ نمی‌دهد، اصلا مومن بدی نمی‌کند که مجبور شود بد بودنش را به دلیلِ بد بودن ديگران توجيه کند. آری ما طوطی نیستیم تا کلام دیگران را واگویه کنیم، آینه هم نیستیم تا رفتار دیگران را عین همان‌ها تکرار کنیم، ما انسانیم و انسان صاحب شعور است و بین خوب و خوب‌تر، خوب‌تر را و بین بد و بدتر، بد را برمی‌گزیند. 🖋نویسنده: ‌مرضیه رمضان‌قاسم 🦋🐛https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef