رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #ارسالی_اعضا ❤️ #قسمت_نهم ...شاید ده دقیقه بود که رفته بودم یه دفعه دیدم شوهر خواهر
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ ...میگفت من زن نگرفتم که یازده ظهر تازه از خواب پاشه منم خسته بیام خونه به زور بیدارش کنم که دو تا تخم مرغ نیمرو کنه باز به اینم راضی ام میزاره جلوم میره تو اتاق میگم حداقل بیا پیشم بشین باهم بخوریم میگه ولم کن حوصله ندارم.خواهرم میگه من مشکل ندارم تو مرد نیستی.اینا رو جلو رو همه مون گفتن ماهم به خصوص پدرم از خجالت داشتیم آب میشدیم.خلاصه شب خونه ی عموی داماد دعوتی داشتن چون ازدو روز قبل دعوتشون کرده بودن به زور راهی کردیم بره.بعداز رفتن مادر و خواهرم از همه چی اطلاع داشتن میگن آره والا گفته من نمیدونستم شوهر کردن اینجوریه به شوهرم گفتم جونمو ازم بخواه بهت میدم ولی نخواه که باهات نزدیکی کنم بردم پیش دکتر.دکتر رو تخت خوابوندم تا معاینه کنه همچین داد زدم خودمو پرت کردم پایین بازوم کبود شده دکترم گفته خاک تو سرت خیلی از دخترای ۱۴ساله هرکاری میکنن اونوقت تو با۲۲سال سن اینجور واسه شوهرت جفتک میندازی 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c