🔅 خاطرات مقدس | کریم نجوا
✍🏻 میشنیدی یکی به نجوا میگوید «یا فاطمهی زهرا». بعد «کریم نجوا» از راه میرسید.
میگفتی «چرا نجوا؟»
کریم میگفت «خوبه. نجوا خوبه.»
میگفتی «چرا یا زهرا؟»
میگفت «یا زهرا خوبه. رئیس ذکره»
عراقیها پیم موشک آرپیجی یازده را برده بودند. موشک جا نمیرفت. سیفالله میگفت «بد جوریه. جا نمیره.»
کریم گفت «یا زهرا بگو، درسته.» سیفالله گفت «یا زهرا. نمیشه که.» همان وقت جا رفت. بقیهی موشکها را هم همانطوری جا زدیم. گذشت.
تانکها میآمدند جلو. یک چند نفری رفتند سر راه تانکها مین بگذارند. کریم رسیده نرسیده با کالیبرِ تانک زدندش.
میدیدیم که تانکها از روش رد میشوند.
#خاطرات
#حضرت_امام
#دفاع_مقدس
#کتاب_روزگاران
🆔
@Rasoulkhalili