🖤پیراهن مشکی پر دردسر
🌷یک روز به همراه محمد حسن سوار بر ماشین شده و به سمت یکی از مقرهای خودی در حرکت بودیم
▪️آن روز من لباس سبز به تن داشت و محمدحسن لباس مشکی پوشیده بود.
با اینکه به او گیر داده بودم که چرا در این مناطق , از این لباس ها می پوشد اما دیگر دیر شده بود چرا که به مقر مورد نظر رسیدیم و متوجه شدیم که بچههای ارتش منطقه, ما را با تکفیریها که لباس اصلی آنها مشکی است, اشتباه گرفتند و در اطراف مقر موضع گرفته ولوله سلاح هایشان را به سمت ما روانه کرده اند !
✨من که این صحنه را دیدم سرم را از ماشین بیرون آوردم و با صدایی بلندی با زبان عربی فریاد زدم :
" معکم معکم !
(با شماییم با شماییم )"
و هر جور شده آنها را متوجه خودی بودنمان کردم.
به هر حال آن روز محمدحسن نزدیک بود ما را به فنا بدهد !
📚 به نقل از دوستان و همکاران شهید رسول خلیلی
#خاطرات
📌 کپی با ذکر صلوات و نام شهید رسول خلیلی و آی دی جایز است .
🆔
@Rasoulkhalili