🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀 حضور در کردستان، ایمانی قوی و دلی چون شیر را می طلبید، در اردیبهشت سال 59 و در جریان عملیات آزاد سازی شهر سنندج بعد از نبردی دلاورانه، مجروح شد و توسط کومله به اسارت گرفته شد. همان لباس با آرم سپاهی که پوشیده بود، کفایت می کرد تا خونخواران کومله تا لحظه شهادت بلاهائی بر سر او بیاورند که باور این رفتارها از یک انسان بسیار سخت است. با پیروزی انقلاب اسلامی ، نام مستعار را برای خود انتخاب کرده بود . بعد از مجروحیت و اسارت ، دیگر هیچ خبری از او نبود و نیست و برای همیشه شد و تنها سند و حکایت بعد از ایشان خاطرات یک برادر ارتشی است که از آن دوران دارد : دشمنان برای اعتراف گرفتن، هر دو را از بریدند. با دستگاه های برقی تمام را . بعد از آن پوست‌های نو که جانشین شد همان پوست‌های تازه را و با همان داخل دیگ انداختند. او مرتب قرآن را زمزمه می‌کرد. ‌ سرانجام او را داخل دیگ انداخته و همان جا به دیدار شتافت. کوموله ها را نموده و را به خورد هم سلولی‌هایش دادند و مقداری را هم خودشان خوردند! @rastegarane313