همسر غواص شهید محمد شیخ شعاعی (۲۱) برای پاره وقت جامعة الزهرا رفتم. عصر ساعت چهار می رفتم و حدود یک ربع به هفت به خانه برمی گشتم. بیشتر اوقات فاطمه و زینب در خانه بودند. اما حسین گاهی بعد از رفتن من به خانه می رسید. وقتی برمی گشتم می دیدم حسین آقا در حال بازی در کوچه هست و نهارش را نخورده است. نمره هایم بیست بود. یک ترم دیگر می خواندم لیسانسم را می گرفتم. اما حاضر نشدم ادامه دهم آن وقت پسرم از دستم برود و آن گونه که می خواهم تربیت نشود. هسته راویان نور بسیج دانشجویی https://eitaa.com/ravyanenoor 🍃🕊@ravyanenoor🕊🍃