‍ 🔺خاطرات مردم سیستان و بلوچستان از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی «قهرمان عزیزمان» به خاطر شغل خبرنگاری‌ام، در خانه ما زیاد از اخبار گوشه و کنار دنیا صحبت می‌شود. هرگاه صحبت از حضور ایران در جبهه‌های سوریه و عراق می‌شد، سه قلوهای شش ساله‌ام نگران می‌شدند که نکند جنگ به ایران برسد. مادرشان دلداری‌شان می‌داد. می‌گفت: اصلا نترسید بچه ها! هیچ وقت در ایران جنگ نمی‌شود. چون ما سرداری داریم. سردار سلیمانی و سربازانش نمی‌گذارند اتفاق بدی در ایران بیفتد. وقتی حاج قاسم پایان حکومت داعش را اعلام کرد بچه ها دیدند که قهرمانشان توانسته، دشمن را شکست دهد. حالا قهرمانمان شهید شده بود! طاقت ماندن در خانه را نداشتیم. لباس پوشیدیم و خودمان را به مزار شهید حسنعلی عالی رساندیم. شهید عالی از بچه‌های لشکر 41 ثارالله بود. برای بچه ها از شهید عالی و شهید میرحسینی که روزهای قبل سر مزارشان رفته بودیم، تعریف کردم. به خانه که برگشتیم، عکس حاج قاسم را روی دیوار، کنار عکس پدربزرگم و بقیهٔ اعضای خانواده قرار دادیم. بعضی از مهمانانی که به خانه‌مان می‌آیند، با تعجب به عکس حاج قاسم که در میان عکس‌های خانوادگی‌مان است، نگاه می‌کنند. اما حاج قاسم مثل عضوی از خانواده، برایمان عزیز است. ✍ سید محمد کاظم طباطبایی، زاهدان 📚 برگی از کتاب «» https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60