با خلق نیکو و تواضع وصف ناپذیرش ، نه تنها نیروهای تحت فرماندهی اش ، بلکه هرشخصی در اولین مواجه با او ، جذب وی می شد. تلاشهای خستگی ناپذیر آن عزیز سفر کرده، موجب آن شد تا بارها و در مقاطع ومدارج مختلف، مکررا مورد تشویق از سوی فرماندهان مافوق خود قرارگیرد، تااینکه فرماندهی یکی از مهمترین بخشهای مربوط به رشته تخصصی ایشان، به وی سپرده شد . اما نکته جالب آنست که هرگاه درمقام و موقعیت فرماندهی هریک ازقسمتها، مورد تشویق مادی قرار می گرفت ، پاداش خود را بین تمامی نیروهای تحت امر تقسیم می کرد و معتقد بود، کاری که مستحق تشویق تشخیص داده شده ، با همکاری تمامی نیروها، محقق شده است . در رسیدگی به امور معیشتی و خانوادگی نیروهای تحت امر از هیچ کوششی دریغ نمی کرد و آنچه در توان شخصی خود داشت، در طبق اخلاص می گذاشت . در برپائی مراسمات و مجالس شادی یا سوگواری اهل بیت علیهم السلام و یا مراسمات مذهبی همیشه اهتمام جدی داشت وحتی به قیمت مقروض شدن ، افطاری تولد امام حسن مجتبی (ع) درنیمه ماه مبارک رمضان، دهه محرم وشهادت امام رضا (ع) و ... درسطح وسیعی برگزار می کرد. هنگام بروز نا آرامیهای سوریه و پس ازآن تهدید حریم خیام حسینی (ع) (حرم مطهر حضرت زینب کبری س) توسط گروههای تکفیری ، درپوست خود نمی گنجید، و باوجودیکه از موقعیت کاری بسیار خوبی برخورد بود، خودرا درمقام پاسخگوئی و بازجوئی نزد حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها، مشاهده و احساس، وابراز می نمود، که اگر آن حرم نورانی مورد تعرض تکفیریهای معاند و امویان زمانه قرار گیرد، قادر به پاسخگوئی در محضر سیده نساء عالمیان سلام الله علیها نخواهدبود. از همین رو، دل از زمان و زندگی برکند ودرجهت لبیک به ندای حسین زمان ، نائب الامام حضرت آیت اله العظمی خامنه ای، درسال 1391 بعنوان فرمانده مدافعین حرم عقیله بنی هاشم (س) از اولین پیش تازان اعزام به آن سرزمین مظلوم بود. با گذشت بیش از یکسال از حضور با برکت خود درآن سرزمین نورانی، و با وجودیکه درآن هنگام ،تعداد بسیار معدودی از شیعیان دلباخته ائمه اطهار علیهم السلام وآن هم در سکوت کامل خبری، مشغول دفاع از آن حریم سبز علوی بودند، بی توقع وبی ادعا از خود شجاعتها و رشادتهای وصف ناپذیری نشان داد، بارها باکفار تکفیری وصهیونیستهای ازخود بی خبر، درگیر شد وحتی در یکی ازدرگیریها ، منجربه مصدومیت وی گردید، اما بازهم سر از پا نشناخته عازم آن سرزمین شد، و توفیق آنرا داشت که در آن فضای مسموم و محاصره ، بارها به زیارت حرم مطهر حضرت زینب کبری و همچنین یادگار سه ساله حضرت اباعبدالله الحسین، حضرت رقیه خاتون علیهم السلام نائل گردد. در مدت حضور آن عارف وارسته، درآن سرزمین، ضمن آنکه با فعالیتهای شبانه روزی خود، خواب و استراحت نداشت و به امور کاری خود به می پرداخت ، بلکه مسلمانان مظلوم مناطق و روستای مجاور هم از خدمات رفاهی او بهره مند بودند بطوری که بعلت مراودات زیاد با آنها و توزیع کمکهای مالی حتی با تأمین وجه آن از حقوق شخصی خود، بسیاری از اهالی آن مناطق ، وی را کاملاً می شناختند و با او عجین بودند. در آخرین سفر به ایران که حدود دو هفته قبل از شهادتش بود، از تمامی همکاران وهمسایگان حلالیت طلبید، و وصایا وسفارشات لازمه را به خانواده و فرزندانش کرد و آنگاه که با درخواست فرزند بزرگش مبنی بر نوشتن وصیتنامه اش مواجه شد، در پاسخ گفت: "همان مطالبی که برایت گفتم، وصیت من است و این را هم تأکید کنم که نه یک رکعت نماز قضا، ونه یک روزه قضا برعهده ام هم نمیباشد..." وبرای آخرین مرتبه عازم دفاع از آن حرم حیثیتی تشیع سرخ فاطمی شد. در یکشنبه اول تیرماه 1393 که مصادف با سالروز تولدش بود، گویا نداء ارجعی را به وضوح شنیده بود، با مادر،برادران، فرزندان، خواهر وهمسرش تلفنی تماس گرفت واز همسرش حلالیت طلبید وبه ایشان گفت: (( انشاء الله دیدارمان به قیامت باشد...)) . و در حوالی زوال ظهر روز دوشنبه 2/4/93 (دقیقاً مطابق با تاریخ خاتمه اعتبار کارت ملی اش ) و مقارن با تکمیل سن 46 سالگی، درحالی که بهمراه یکی از همکارانش (شهید حشمت اله سهرابی ) عازم انجام مأموریت بودند، دردام تله انفجاری گروههای تکفیری افتاده ، شربت شهادت را نوشیده وجان خود را فدای دفاع ازحرم عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری (س) کرده ودرجوار شهدای کربلا عندربهم یرزقون شدند و تربت پاکشان تا قیامت مزار عاشقان ، عارفان و دلسوختگان ، ودارالشفای آزادگان گردید. " فرحین بماء اتهم الله من فضله ویستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف علیهم ولا هم یحزنون سوره مبارک آل عمران آیه170 روحش شاد و یادش گرامی باد. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani