🗯 به روایت : هـمسـر شهید 🏴 همسرم عاشق سیدالشهدا بود. هرسال ماه محرم لباس مشکی به تن می‌کرد و نسبت به ائمه اطهار(ع) تعصب داشت. وقتی می‌شنید تکفیری‌ها به حرم حضرت زینب‌(س) نزدیک شدند، می‌گفت غیرتم اجازه نمی‌دهد تحمل کنم به ناموس اهل بیت(س) تعرض شود. اواخر خیلی وابسته حضرت زینب‌(س) بود. 💠 حشمت خیلی صبور و با گذشت بود و آرامش خاصی داشت. او مانند یاری صدیق و مهربان بود، بعد از شهادتش هم هروقت به مشکلی برمی‌خورم از روح بلندش مدد می‌طلبم و به فرموده قرآن که شهدا زنده‌اند خیلی زود مشکلم حل می‌شود.  ☑️ همسرم با تله انفجاری تکفیری‌ها در منطقه (حما) سوریه به شهادت رسید. با من راجع به شهادتش حرفی نمی‌زد. 📌 به دوستش گفته بود: «خواب دیدم بالای سر دوستم که شهید بود گریه می‌کنم. آن شهید از خاک بیرون آمد و گفت گریه نکن، پشت سرت را نگاه کن، پشت سرم را نگاه کردم دیدم سرم را بریده‌اند و روی سینه‌ام گذاشته‌اند.» حشمت با دوست و همرزمش سردار ماشاء‌الله شیبانی دهقان با تله انفجاری تکفیری‌ها به شهادت رسید.‌ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani