مرا امشب رها کرده است بر بال دعا احمد که اینگونه شده ذکرم میان ربنّا احمد به دور سجده هایش کعبه می گردد نمی دانم... چه دیده از خدای خود در این غار حرا احمد خدا را در صفات اعظم خود دیده یک چلّه تجلی میکند مِن بعد، از ذات خدا احمد چهل سال است جبریل امین در پشت در مانده تکلم می کند حالا میان طور، با احمد نباید گفت نور و فوقِ کلِّ نور، جایی که ندارد در میان آسمان هم ردّ پا احمد نمی خوانیم احمد را بدون ذکر یا الله نمی گوییم بسم الله را بی اذن یا احمد صدا از عالم بالاست از حیدر الی حیدر نمی بینیم در افلاک جز احمد الی احمد نمی دانم به معشوقش کنم تشبیه یا عاشق علی وقتی که می گوید به سلمان، کُلُّنا احمد نمی خوابد کسی در جای احمد جز علی یعنی ندارد جانشینی بعد خود جز مرتضی، احمد شدم در قاب قوسینِ چهار ابرو چه سر درگم نفهمیدم کجای شعر علی بود و کجا احمد برای دیدن شاءن نزول فاطمه بوده تنزل کرده در دنیا اگر از ابتدا احمد اذان سر می دهند از عرش، با نام علی اکبر تجلی می کند هربار در کرببلا احمد بُرش دادند شاید خرد گردد آینه اما... فقط تکثیر می کردند از آیینه ها احمد @reza_dinparvar