🔰، روش مطلوب تربیت دینی 🔻کاربرد ، هماهنگی همه متغییرهای اصلی و فرعی بر محور ثابت نظام فکری هر مکتب تربیتی است تا در این هماهنگی عناصر مرتبط، فضای انتقال محتوا فراهم و عمل و محقق شود به دیگر بیان برای انتقال یک ، یا به دانش آموز باید همه عوامل مرتبط با موضوع از عوامل محیطی ، عوامل درونی متربی و عوامل موثر در مربی به شکل هماهنگ شود تا بستر انتقال سالم و امن فراهم شود . 🔺هر مکتب تربیتی با توجه به مبانی ثابت فکری خود سعی میکند با طراحی روش های متناسب با ، متغییرهای اصلی و فرعی را تعین و نسبت آنها را با محور ثابت فکری خود هماهنگ کند برای نمونه یک با توجه به معنای ثابت فکری خود یعنی اصالت درنسبت با سعی مکند عوامل ذهنی ـ معنوی را اصلی و عوامل مادی را به شکل فرعی و تبعی تنظیم کند در این هماهنگی فضای معنوی را ایجاد و بستر انتقال مفاهیم عالی خود را فراهم کند یا در نگاه عکس آن یعنی نقش عوامل مادی اصلی و معنوی فرعی شده تا در هماهنگی با اصالت این فضای ایجاد و فرایند یادگیری کامل شود 🔻در دیگر مکاتب نیز با توجه به مبانی ثابت فکری سعی میشود عوامل مرتبط را احصاء و بر محور فکری خود آنها را دسته بندی و تنظیم کند تادر این هماهنگی فضای یا بستر «مناسب» ، «متناسب» و «امن» انتقال فراهم شود 🔺در مکتب محور را ، مکتب جامعه گرایی اصالت را به ، مکاتب ملی گرایی یا قوم گرایی به و ،مکتب و ، مکتب پست مدرن اصالت را به نفی اطلاق نگری یا همان ، مکتب به و...با توجه به مبانی ثابت روشهای درک متغیرهای و تنظیم انها را طراحی و فضای امن جهت تربیت و انتقال مفاهیم کلیدی خود را ایجاد میکنند 🔻روش های هماهنگی در تعین عوامل و تنظیم آنها با توجه به مبانی فکری در هر مکتب کاملا متفاوت خواهد بود . در نگاه دینی نیز بخاطر مبانی متفاوت از دیگر مبانی فکری روش متناسب با خود را دارد 🔺در رویکرد دینی همه عوامل محیطی ، درونی بر محور یا همان تنظیم میشود که اگر اراده الهی به امری تعلق نگیرد هر گز محقق نمیشود . در این نگاه حرکت به سمت قرب به عنوان غایت تربیت دینی جز با امداد الهی ممکن نیست لذا ماباید به دنبال روشی باشیم که بتواند قوای اخیتاری فردی،اجتماعی، محیطی را به شکل حداکثری هماهنگ و در جهت کسب توفیق الهی تنظیم شود. که کاربرد و رسالت روش تربیتی مطلوب در دین به نظر می آید همین باشد« هماهنگی همه اراده ها (مربی ، متربی، محیط) در جهت اراده الهی» 🔻لذا تلاش های فردی ، عواملی محیطی و نقش مربی در نسبت مستقیم با قابل تنظیم است به بیان ساده زمانی مفاهیم عالی دینی قابل انتقال به غیر است که توفیق الهی با آن همراه باشد 🔺لذا محور هماهنگی همه متغییرهای دینی در شکل گیر فضای انتقال تربیتی ، اراده الهی است. اراده های ، و نیازمند هماهنگی تام با اراده الهی است تا بتواند فضای انتقال سالم را فراهم کرد تا نیل به اهداف دینی(قرب الی الله) محقق شود 🔻حال کلان پرسش ما اینجاست، کدام مفهوم دینی میتواند این هماهنگی اراده ها و متغیرهای تربیتی را با اراده رب را به شکل حداکثری ایجاد کند و ان چیزی نیست جز مفهوم دعا . در فضای دعاست که همه عوامل اصلی و فرعی با اراده رب به هماهنگی می رسد در فضای دعاست که همه متغییرهای رشد بر محور خواست الهی حاضر و هماهنگ میشود. 🔻از این روست که در روایات ما آمده که نمک غذای خود را هم از ما بخواهید چرا که در نگاه دینی هر حول و قوه ای از خداوند است و معرفت به این اصل میتواند بستر رشد را حتی برای کوچکتر فعل متربی فراهم کند . ما از هر فعل اختیاری خود در بستر دعا میتوانیم بهره حداکثری برای رشد دینی ایجاد کنیم. لذا شکل گیری فضای دعا در همه موضوعات تربیتی به معنای فراهم کردن بستر رشد برای همه افعال اختیاری کوچک و بزرگ متربی است که کاربرد غیر از هماهنگی همه عوامل در جهت رشد نیست. زمانی که روش تربیت، تلاش متربی با کمک عوامل محیطی وهدایت مربی بر محور توفیق الهی بستر رشد دینی یا همان را فراهم میکند. 🔺لذا دعا روش مطلوب دینی درهماهنگی کامل برای همه متغییرهای دینی برای رشد دینی است . دعا کلان روش تربیتی دینی برای ایجاد «فضای رشد دینی» است . دعا عملی در عرض دیگر اعمال دینی نیست بلکه مخ عبادت و عامل محوری در هماهنگی همه اعمال دینی است(الدُّعاءُ مُخُّ العِبادَةِ) ، دعا نخ تسبیح یا به دیگر بیان عامل محوری در و قبولی همه اعمال دینی است چگونگی شکل گیری فضای دعا و قدرت هماهنگی همه عوامل مرتبط با تربیت دینی بحثی دیگر است که به آن خواهیم پرداخت. @rezaeyan_mokhtar