: از اینجا به بعد امام دنبال چه بودند؟ : وقتی امام به‌سمت کوفه حرکت می‌کند دنبال این است که اگر فرصت پیش بیاید و شرایط اجازه بدهد، بخشی از حکومت بنی‌امیه را اسقاط کند و حکومت اسلامی را تشکیل بدهد. 🔻به این جهت به‌سمت کوفه می‌رود. بعد هم به جناب مسلم‌بن‌عقیل نامه می‌نویسد که اکثریت قریب به اتفاق جمعیت قابل ملاحظه‌ای در شهر کوفه همراه‌اند. البته در طرفدار اهل بیت بودن مردم مختصر بگویم که معاویه سال ۴۴، چهل پنجاه هزار نفر از شام را در کوفه ساکن کرده بود و چهل پنجاه هزار نفر را از کوفه به خراسان فرستاده بود و ترکیب جمعیت را به‌هم‌ریخته بود. 🔻همواره ناصبیان رأس حکومت کوفه بودند، ولی از نظر کمیتی اکثراً طرفدار اهل بیت‌اند. البته نه به‌معنای شیعیان امروز، ولی امیرالمؤمنین و اهل بیت را به بنی‌امیه ترجیح می‌دادند. 🔻ببینید کوفه در تاریخ خیلی تخریب شده است. علتش هم طرفداری از اهل بیت بود. برخی‌شان سستی کردند، ولی همراه بودند. وقتی که حضرت به‌سمت کوفه حرکت می‌کند و خبر شهادت مسلم به ایشان می‌رسد، اینجا اگر می‌خواست صرفاً نظریه‌ی سکولارها که نظریه‌ی فرار است را در نظر بگیرد، باید قایم می‌شد، ولی این کار را نکرد؛ چون می‌خواست به مبارزه ادامه دهد. 🔻از طرفی هم می‌دانست که اوضاع کوفه به‌هم‌خورده و عبیداللّه آمده، ولی تنها جایی‌ که عده‌ای طرفدار حضرت‌اند، همان کوفه بود. لذا، امام مسیر را ادامه می‌دهد تا اینکه به سپاه حر می‌رسد. سپاه حر جلوی حضرت را می‌بندد. 🔻حضرت به حر فرمود نمی‌خواهید، برمی‌گردم؛ یعنی من نمی‌خواهم شروع‌کننده باشم. حضرت نفرمود بیعت می‌کنم، بلکه فرمود وظیفه‌ی‌ من تبلیغ است که حق را روشن کنم، امّا حالا که جلوی من را گرفتید، نمی‌خواهید برمی‌گردم. امّا سپاه حر امام را محاصره کرده بود و کار به‌جایی رسید که یا باید تسلیم یا کشته می‌شد. اینجا حضرت فرمود بین شمشیر و ذلت هیهات‌من‌الذله؛ امام از اوّل نفرمود هیهات‌من‌الذله و همین‌طور می‌رویم کشته شویم. 🔻ما نظریه‌ی شهادت را به این معنا که امام برای کشته‌شدن رفت،‌ نمی‌پذیریم. اگر حضرت برمی‌گشت هم بیعت نمی‌کرد. شاید آن وقت مسیر دیگری را انتخاب می‌کرد،‌ ولی اجازه‌ انتخاب مسیر دیگری را هم به امام ندادند. 🔻اگر آخرش را بخواهم بگویم، همه‌ی سخنرانی‌های حضرت در کربلا، سخنرانی حضرت زین‌العابدین و زینب کبری در شام همین مسیری است که گفتم. 🔻در خطبه‌ی امام سجاد علیه‌السلام اصلاً یک کلمه نیامده که ما چرا قیام کردیم؛ چون این حرف خیلی سنگینی در دربار یزید بود. اگر امام می‌فرمود که ما علیه طاغوت قیام کردیم، خب درجا امام را می‌کشتند. 🔻قرار هم نبود که امام بعدی بی‌جهت کشته شود، امّا در آن فضایی که لعن علنی امیرالمؤمنین علیه‌السلام عالم‌گیر است، عمده‌ی خطبه‌ی سیدالساجدین این است که می‌فرمایند من پسر پیغمبرم، من پسر علی‌بن‌ابی‌طالبم، من پسر فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها هستم، من پسر آن کسی هستم که خونش روی ریگ‌های بیابان ریخت. یعنی در همان مسیری که سیدالشهدا آغاز کرده بود، باید جایگاه اهل بیت معلوم شود. حضرت نمی‌فرمایند ما علیه ظلم قیام کردیم. قیام علیه ظلم فرع آن مسئله‌ی اهل بیت است. 🔻در واقع، امام سجاد علیه‌السلام بحث را به نقطه سر خط آن قیام تبلیغی برگرداند. تا وقتی معلوم نشود که اهل بیت مرجع‌اند و مقابل طاغوت‌اند، گرفتن حکومت فایده‌ای ندارد. پایان نشست صمیمانه با @rezvan_marefat