هدایت شده از رضا یوسف زاده
بسم الله الرحمن الرحیم زندگی پس از زندگی از توهم تا واقعیت ۲ قسمت دوم: دین یا خرافات در قسمت قبل امکان بررسی علمی تجربه های نزدیک به مرگ بررسی گردید، در این قسمت امکان بررسی این پدیده در دایره دینی مطرح می شود. چهار: آیا از نظر دین اسلام می توان به بررسی این تجربه ها پرداخت؟ بعضی معتقدند توجه به تجربه نزدیک به مرگ و بررسی و انتشار آن یک انحراف و خطاست و از منظر دین نباید به این تجربه ها اعتناء کرد چرا که می تواند زمینه گسترش خرافات را فراهم کند. دین اسلام به طور کلی تجربه و علم تجربی را نه تنها رد نمی کند بلکه آن را یکی از منابع درک می داند و این را هم در منابع دینی و هم در سیره مومنین و عالمان دینی می توان یافت. فراماده (غیب) از موضوعات اساسی دین است، فلذا توجه به تجربه های فرامادی از نظر دین بسیار حائز اهمیت است. نمی توان نسبت به آن بی تفاوت بود و با صرف احتمال خطر، کل آن را کنار گذاشت. تجربه نزدیک به مرگ در کنار تجربه های فرامادی دیگر، چون رویا و مکاشفه قرار می گیرد. ما در مورد رویا و مکاشفه نه تنها نهی بررسی و نقل آن را نمی بینیم بلکه توجه به آن را در منابع دینی مشاهده می کنیم به طور مثال: توجه به خواب حضرت ابراهیم، حضرت یوسف و حضرت محمد ص در قرآن، توجه حضرت یوسف ع به خواب دو زندانی و توجه به خواب فرعون که در قرآن ذکر شده است، روایت هایی در مورد رویای صادقه، تقسیم انواع رویاها، نقل رویای ائمه ع، نقل رویای بعضی از اصحاب رسول و ائمه ع، روایت های مربوط به تعبیر خواب، تجربه مکاشفات اصحاب به اذن و اراده ائمه ع و ... علاوه بر این گزارش رویاها و مکاشفه های متعدد علمای ربانی و گزارش رویاهای مطابق با واقعیت عموم مردم و ... در واقع به جای نهی از بررسی تجربه های فرامادی به خاطر آفات و خطرات آن باید ملاک هایی را عرضه کرد تا از انحرافات جلوگیری کرد. صرف احتمال انحراف و سوء استفاده دلیل بر رد نمی شود؛ چون حتی سوء استفاده از منابع اصیلی چون قرآن و روایات هم ممکن که هیچ، واقع شده است. پنج: آیا بها دادن به این تجارب مخالف عقلانیت دینی نیست؟ تجربه های فرامادی یک واقعیت با فراوانی بسیار زیاد در تاریخ بشریت است، توجه به این تجربه های فرامادی (مکاشفه، رویا، تجربه نزدیک به مرگ) در چارچوب اصول عقلی و دینی نه تنها منافاتی با عقلانیت ندارد بلکه عین عقلانیت است. در حقیقت عدم توجه به این تجربه هایی که به شکل متواتر اتفاق افتاده و گزارش شده است خلاف عقلانیت است. البته کنار گذاشتن اصول وحیانی، عقلانی و علمی و اکتفاء به این تجارب نیز کاملا غیر عقلائی است. در عین حال باید توجه داشت تشریع به استناد این تجربه ها خلاف عقلانیت است، البته توجه بدان ها در کنار دیگر ادله و امارات به عنوان موید می تواند مفید فایده باشد. شش: آیا نقل این گزارشات زمینه سازی سوء استفاده ناقلان نیست؟ یا پذیرش آن مساوی با پذیرش تناسخ نیست؟ صرف احتمال وجود آفات و انحرافات و سوء استفاده ها دلیل بر نهی توجه بدان نمی شود، چراکه در کنار آفات، فواید کثیره هم بدان مترتب است. در واقع بررسی دقیق و کشف ملاک ها و بیان چارچوب های دینی و عقلی و علمی می تواند آفات را کنترل و زمینه بهره وری از فواید آن را فراهم نماید. مثلا تبیین اینکه تجربه های فرامادی مخصوص انسان های متعالی و متقی نیست و احتمال رخداد آن در هرگونه انسانی وجود دارد؛ برای مثال رویای صادقه را هم حضرت یوسف ع می تواند ببیند و هم آن دو زندانی در حال کفر و هم حتی فرعون؛ پس داشتن تجربه فرامادی دلیلی بر متقی بودن یا پاک بودن تجربه گر نیست. اما اینکه مطرح شده است پذیرش این پدیده در واقع پذیرش تناسخ است در واقع ادعای غیر علمی است و نشان از عدم آشنایی در مورد تناسخ است. باید توجه داشت که تجربه نزدیک به مرگ در افرادی اتفاق افتاده است که از نظر دینی اجل حتمی آنها فرا نرسیده است، چراکه تخلف از اجل حتمی ممکن نیست و اینکه فرد به صورت کامل به عالم دیگر منتقل نشده و هنوز در ارتباط با این دنیا هست. نکته دیگر اینکه هر از مرگ بازگشتنی برابر با تناسخ نیست چراکه ما نمونه قرآنی آن در جریان حضرت عزیر ع و مردگانی که حضرت عیسی ع احیاء نمود را داریم. 🖊 رضا یوسف زاده 🌐 @rezyoos | سواد زندگی