حسین جان! هیچ کجای دنیا برایم آغوش گرم ضریح شما نمیشود.. حسین جان ! به دنیای ما آمدی و مارا حسین دار کردی...که دنیای بدون شما برایمان غیر قابل تصور است... حسین جان! اگر چه دورم از آغوش گرم ضریح شما...ولی دلم مانند کبوترهای جلدِحرم هر لحظه در حرم شما پرواز میکند و جای دیگری نمیرود... حسین جان! شما را ربیعِ ایتام نام نهادند..یعنی بهارِ یتیمان...بهارکِی میآید؟ بعد از زمستان سرد..و شمابهار دل رنجور و غمگین و یخزده ی یتیمان بودی..شما را که می دیدند دلشان بهاری میشد... حسین جان! شما را معدنِ احکام نامیدند..معدن یعنی، تمامِ مخزنِ چیزی که ارزشمند است..شما تمام و کمالِ احکام بودی ..یعنی تمامِ معنی دین بودی و هستی... حسین جان! زیر قبّه ی شما دعا مستجاب است...یعنی خدا روی حرف شما حرف نمیزند...یعنی حسین جان آنقدر عزیزی که حرف شما حرف خداست... حسین جان! چقدر خوب است که شما آمدی و آقای ما شدی..که حسین جانِ ما شدی...که ما شما را داریم ... حسین جانم خوش آمدی...🌹🌹🌹🌹🌹  @fattomm