مرکز راهبری برهان:
🔹چگونگی جریان معارف وحیانی، عقلانی و تجربی در روشتحقیق تکاملی
🔸چکیده:
🔺فرهنگستان علوم اسلامی قم به دنبال ارائه الگویی برای علم دینی است که:
1- از نظر مناشی معرفتی از هر سه منشأ وحی (نقل)، عقل و تجربه استفاده کند.
2- از نظر معیار صحت هر سه معیار حجیت، قاعدهمندی (تفاهمپذیری) و کارآمدی را به صورت توأمان تامین نماید.
3- از نظر نسبت بین معارف، محوریت وحی را حفظ نموده، تحمیلی بر معارف وحیانی صورت نداده و نسبت تولی و استضائه را با وحی حفظ نماید. روش تحقیق تکاملی برای تولید علم دینی بر اساس اصول فوق طراحی شده است که فرایند و مراحل آن به قرار زیر است:
🔺در این دیدگاه هر نظریه علمی، مدلی ساده شده از واقعیتی پیچیده است که دارای سه سطح توسعه، کلان و خرد است. «سطح توسعه» نظریه علمی، وضعیت مطلوب و آرمانی پدیده را بیان میکند، وضعیتی که کلیه معادلات و تصرفها برای رسیدن به آن تنظیم شده و بر اساس آن معنا مییابد. در نظریه علم دینی وضعیت مطلوب و کمال، از بررسی نسبت پدیده با دین به مثابه یک کل -نه تک تک معارف وحیانی- اخذ میشود. توضیح داده خواهد شد که چرا برای این منظور باید نقش و سهم تأثیر پدیده در نظام تعبد بررسی شود.
🔺فرایند ارائه «سطح کلان» نظریه علمی با تولید مفاهیمی که اصطلاحا وصف تکاملی خوانده میشوند، شروع میگردد. وصف تکاملی با وصف انتزاعی متفاوت بوده و معیار صحت آن قدرت حکایتگری توامان از ثبات هویت پدیده و کشیدگی تاریخی آن است. امری که به وسیله نظامی (مدل وصفی) از اوصاف انجام میشود که هر چند در همه مراحل تغییر پدیده حضور دارند (حذف یا اضافه شدن در آنها رخ نمیدهد) اما با «تغییر جایگاهشان» از تغییرات پدیده حکایت میکنند. این اوصاف حضور بالاشاعه در یک پدیده داشته و به صورت مستقیم، تصرفپذیر نیستند.
🔺مدل موضوعی که بخش دیگری از سطح کلان نظریه علمی را شکل میدهد، ابزاری برای ایجاد تغییرات مطلوب در اوصاف است. برای تولید مدل موضوعی ابتدا با بهرهگیری از معارف دینی، موضوعات مطلوب و متغیرهای مشاهدهپذیر لازم در تحلیل چگونگی تحول پدیده تعیین میگردد. سپس در صورت نیاز به کمک اطلاعات تجربی و گمانهزنیهای جدید، موضوعات و متغیرهای مشاهدهپذیر پدیده تکمیل میشود. به کمک منطق نظام ولایت با سنجش نسبت میان موضوعات و خصوصیات آنها با خصوصیات هر کدام از منزلتهای مدل وصفی، جایگاه و سهم تأثیر هر موضوع در مدل موضوعی مطابقت داده میشود.
در نهایت در «سطح خرد» نظریه علمی برای مقایسه وضعیت مطلوب (که در سطح توسعه و با محوریت معارف وحیانی اخذ شده بود) و با کمک شاخصهای اندازهگیری (که بخش کمی مدل موضوعی است که در سطح کلان به دست آمده بود) ابتدا به جمعآوری دادههای تجربی از پدیده پرداخته و میزان عدم توازن وضعیت موجود نسبت به وضعیت مطلوب تعیین میگردد و بدین ترتیب مسألهها و نیازمندیها معین میشود. لذا یکی از مهمترین کاربردهای روش تحقیق تکاملی در احداث نظام مسائلی است که ارتباط قاعدهمند با بستر فرهنگی و ارزشی هر جامعه دارد. (احداث مساله در برابر اکتفا به پاسخ به مسائل مستحدثه) بدیهی است تفاوت نظام مسائل، دو جامعه علمی و دو مسیر دانشی متفاوت را ایجاد خواهد نمود.
🔺در مرحله بعد و در مسیر پاسخ به این نظام مسائل، در بستری که سطح توسعه و کلان ایجاد نمودهاند و با توجه به احکام موضوعی متغیرها که توسط کارشناسان دینی ارائه شده است، به گمانهزنی برای حل مسألهها اقدام میگردد و هماهنگی فرضیههای تولید شده برای حل مسألهها به گونهای که منجر به ایجاد موازنه مطلوب در پدیده گردد به کمک دستگاه منطقی نظام ولایت بررسی میشود و کارآمدی این فرضیهها در عینیت مورد آزمایش تجربی قرار میگیرد.
مقاله مرتبط 👇
🌷🇮🇷🌷