وداع حضرت زینب (س) با کربلا ای گل آسمانی من ای برادر حسین جان (2) می روم سوی شام بلا می روم من زکرب و بلا با فغان و سرشک وصلا سوی ویرانه، تشت طلا ای برادر حسین جان (۲) ببین قد خواهر تو از غصه کمانی شده صورت رقیه تو سرخ و ارغوانی شده این همه درد و غصه و غم اینهمه اشک و آه و الم دل محزون و قامت خم در ره تو کم است و عدم ای برادر حسین جان (2) دل و قلبم پیش شماست گرچه رفتم برادر می برندم چه چاره کنم آه ای جان خواهر پیراهن کهنه تو مونده یادگاری هنوز گهواره سوخته ببین گرم سوگواری هنوز گریه های اصغر تو اذونهای اکبر تو مونده با من خاطرات لاله های پر پر تو ای گل آسمانی من ای برادر حسین جان (۲) رسانهٔ روح الله @rouhollah_media