نوحهٔ عصر عاشورا درد و فغان که قتل مولای عاشقان است روز عزای و سوگ آقای مهربان است خمخانه دل ما غمخانه حسین است شمع و گل و پروانه دیوانه حسین است پر پر نموده دشمن گلهای بوستان را از روی جور و کینه کشتند باغبان را احوال باغبان را از زینبش بپرسید بروی نی ببینید در خون نشسته خورشید شد علقمه خجل از لبهای تشنه کامان کشتند ساقیش را با کام خشک و عطشان رسانهٔ روح الله @rouhollah_media