چهره‌خوانی راهپیمایان روز قدس😔 💥راهپیمایی امروز واقعا برایم شگفت انگیز و جالب بود، گذشته از جمعیت بی سابقه راهپیمایان، به وفور چهره ها و تیپ‌هایی دیدم که کمتر در راهپیمایی‌ها مشاهده کرده‌ام. معلوم است که تمام وجود مردم به خاطر غزه درد می‌کشد، راهپیمایانی دیدم که با تمام وجودشان شعارها بخصوص «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر آمریکا» را فریاد می‌کشیدند و بغض و خشم و امید از نگاهشان فوران داشت. اما چهره‌هایی که از راهپیمایی برمی‌گشتند را که نگاه می‌کردم معلوم بود که هنوز دلشان خنک نشده است، هنوز بغضشان در گلو مانده است، آن درخشش و نشاطی که همیشه بعد از راهپیمایی در صورتها می دیدم را این بار در چهره‌ها ندیدم، به نظرم آنها که در راهپیمایی شرکت کرده بودند چه پلاکاردی حمل می‌کردند چه نه، تصویرهایی رقت انگیز از رنج مردم فلسطین و غزه را در برابر دیدگان خیال خود حمل می‌کردند و هنوز هم این تصاویر و این تابلوها در برابر چشمانشان بود. سعی می‌کردم دلشان را بخوانم: ما آمدیم، باید هم می‌آمدیم اما هنوز غزه زیر چکمه‌های بی‌رحم صهیونیست‌هاست... وقتی لایه‌های زیرین شخصیت این مردم را می‌خوانی و «الجار ثم الدار» را و «یطعمون علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا» و «من اصبح و لم یهتم بأمور المسلمین فلیس بمسلم» و «کونا للظالم خصما وللمظلوم عونا» را که با شیر مادرشان نوشیده و نیوشیده‌اند را مرور می‌کنی، تفسیر این چهره‌ها مشکل نیست. آنها در راهپیمایی های پیشین حس می‌کردند وظیفهٔ خود که ناامید نمودن دشمنان است عمل نموده‌اند اما اکنون احساس می کنند که هنوز کار ناتمام مانده است. در سکوت متأملانهٔ چهره هایی که از راهپیمایی بر می‌گشتند، می توانستم بخوانم که باید کاری کرد و این راهپیمایی قدمی بود بزرگ برای وارد شدن به قدمهای عملی بزرگ دیگر در جهت این که... باید کاری کرد. عزیزان! فرزندان علی و فاطمه! در عمل برای مظلومین غزه چه خواهیم کرد؟... باید کاری کرد... سید روح‌الله موسوی رسانهٔ روح الله @rouhollah_media