برای اخم یار...
خزانبهجایخودش،نوبهارجایخودش
کهاخم و خندهٔ روی نگار جای خودش
ز سر به زیری این آبشار فهمیدم
که سرفرازی آن کوهسار جای خودش
برای آنکه ندزدند غنچه را ز چمن
کنارِنوشِگل،آن نیشِخار جایخودش
فدای دست علی در نوازش مظلوم
ولیبه روی ستم ذوالفقار جایخودش
حرامی از حرمت، دست جانی از جانت
برای آن كه شود دور، دار جای خودش
به جاش باش اَشدّاءوجای خود رُحَماء
حسابِخصم جدا،سهمِیار جایخودش
اگر که حضرتِ غفار عین قهار است
ز رحمتوغضبشنور و نار جایخودش
سید روحالله موسوی (کاشمری)
رسانه روح الله
https://eitaa.com/rouhollah_media