مروری بر غلط‌های تاریخی یک ژورنالیست اعتدالگرا نقد یادداشت محمد مهاجری در کتاب «هادی‌نامه» [صفحه 4 از9] جناب آقای جعفریان در خصوص نقش افکار در شکل‌گیری الگوی اندیشه‌ای سازمان مجاهدین خلق می‌نویسد: « [مؤسسین سازمان مجاهدین خلق] بر اساس الهامی که از آثار مرحوم بازرگان گرفتند، به تدوین و سیاسی خود پرداختند و کوشیدند تا متونی را تدوین کنند که بتوانند از آن‌ها به عنوان متن آموزشی برای تربیت کادرهای مورد نظر در سازمان استفاده کنند. در سازمان به جز قرآن و نهج‌البلاغه؛ از متون تفسیری و حدیثی شیعه، کتابی مورد استفاده قرار نمی‌گرفت. حتی اندیشه‌های علامه طباطبائی و استاد مطهری هم مورد بی‌اعتنایی کامل بود و خواهیم دید که تنها برخی از نوشته‌های تفسیری مرحوم طالقانی و بیش‌تر آثار بازرگان –عمدتا راه طی شده- محل اعتنا بود.»‏(جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، رسول جعفریان، 1398، ص 665) 3. انجمن حجتیه 3.1. تطهیر جناب نویسنده ذیل عنوان «انجمن حجتیه» می‌گوید: «گرچه انجمن حجتیه را می توانستم در دسته بندی بالا قرار دهم اما بدلیل تمایزهای خاصش جداگانه نوشتم.» اما مشخص نمی‌کند که آن تمایزهای خاص که باعث شد به انجمن حجتیه عنوانی مستقل بدهد چیست؟ طبیعی است که هر گروهی تمایزاتی خاص با گروه‌های دیگر دارد کما این‌که مؤتلفه و فدائیان اسلام هم تمایزاتی دارند اما تمایز انجمن حجتیه چه بوده که آن را ذیل جریان‌های مذهبی به اصطلاح «سنتی» نیاورده است؟ نقش انجمن حجتیه در روند انقلاب اسلامی بیش‌تر و برجسته‌تر از گروه‌هایی مثل مؤتلفه است؟ یا ایشان می‌خواسته سنتی‌ها را محدود به طیف‌های مسلح کند؟ یا تطهیرهایی در نظر داشته که نسبت به انجمن داشته برجسته‌تر شود؟ معلوم نیست. در هر صورت آقای محمد مهاجری طبق گفته خود با انجمنی‌ها هم مدرسه بوده و در این نوشته هم تلاش کرده از ؛ چهره‌ای ، و بسازد. ویژگی‌های عجیبی که محمد مهاجری به اعضای انجمن حجتیه نسبت می‌دهد و با آن انجمن را تطهیر می‌کند عبارت است از: «با مطالعه ، دقیق ، عمیق ، اهل گفتگو و بحاث، تلاش برای یافتن چهره‌ای متجدد و روشن‌فکر، آراسته، شیک‌پوش، مؤدب و... » توصیف‌های آقای مهاجری قابل تأمل است. چگونه می‌توان جمعیت متحجری را که به تعبیر امام قدس سره الشریف در منشور روحانیت حتی مبارزه سیاسی را هم حرام می‌دانسته ‏(صحیفه امام، امام خمینی، 1378، ج 21، ص 281) عمیق و دقیق دانست؟ آیا گروهی که تزشان اين بود كه بگذاريد معصيت زياد بشود تا حضرت صاحب بيايد ‏(صحیفه امام، امام خمینی، 1378، ج 17، ص 534) می‌تواند ژست روشنفکری بگیرد؟ آیا جمعیتی که حتی جهاد دفاعی در برابر رژیمی خون‌خوار را زیر سؤال می‌برد می‌تواند اهل مطالعه و متفکر و امروزی باشد؟ در این زمینه بد نیست به موضع‌گیری انجمن حجتیه و شخص آقای حلبی در زمان جنگ تحمیلی اشاره کنیم: انجمن در ابتدا که عراق به ایران حمله کرد هیچ‌گونه عکس‌العملی نشان نداد. و پس از مدتی شروع به محکوم کردن جنگ در زمان غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کردند و آقای حلبی در سخنرانی خود گفت: اول شما یک افسر و یک پیشوا و رهبر معصوم پیدا کنید. رهبری که بتواند اداره اجتماع کند روی نقطه عصمت نه عدالت، دیشب گفتم اول او را پیدا کنید او را اقامه به کار بکنید. طرح داشته باشید، نقشه صحیح طبق نظر دین، رهبر معصوم داشته باشید... از من هم واجب است منبر را ول کنم، هفت‌تیر به کمر ببندم، بروم جلو...باید جنگ روی موازین دین به رهبری معصوم نه عادل، عادل کافی نیست... عادل گاهی اشتباه می‌کند، خون مردم، مال مردم، عرض مردم، ناموس مردم را نمی‌توان داد به کسی که خطا می‌کند. حتی گستاخی را تا آن‌جا ادامه داد که گفت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم که بیاید خودش جلوتر از همه در لشکر حرکت می‌کند. او بدون توجه به اهمیت جان امام امت برای نظام جمهوری اسلامی، بدون توجه به کهنسالی او و بدون نگاه به جنگ مدرن گفت:«بنده توی خانه‌ام بنشینم، پلو بخوریم، به جناب آقا بگوییم برو میدان. می‌گوید برو آقا دنبال کار خودت خیلی خوب است، خودت بیا عمل کن.‏(جریان شناسی انجمن حجتیه، ابوالفضل صدقی، 1388، ص 150) امروز باید در برابر تطهیرکنندگان انجمن حجتیه بیش از پیش هوشیار باشیم و این جمله امام را جلوی چشم خود قرار دهیم: «حواستان را جمع كنيد كه نكند يك‌مرتبه متوجه شويد كه انجمن حجتيه‏اي‌ها همه چيزتان را نابود كرده‏اند.»‏(صحیفه امام، امام خمینی، 1378، ج 21، ص 681) @rozaneebefarda ادامه 👇