فتنه کور لبنان؛
#نفوذ، آشوب، ویرانی، سلطه
[صفحه ۶ از ۷]
💥 اختصاصی_روزنه/
#ویژه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
نباید هیچ وقت فراموش کرد که چگونه امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، فاتحانه در ویرانههای بیروت قدم زد و برای تغییر در ساختار سیاسی لبنان رجزخوانی کرد. آنچه مکرون گفت، حقیقتا با این برداشت جور در نمیآید که فرانسه همچون یک ماهیگیرِ پستفطرت، صرفا خواسته باشد از آب گلآلود لبنان برای خود چیزی به دست آورد بلکه نقش آنها خبیثانهتر و نفرتانگیزتر از این حرفهاست. آنچه مکرون در تحقیر و تهدید مقامات لبنانی در دیدارها و یا گردش تفریحگونهاش داشت بیشتر شبیه به تلاش برای سرعت دادن به فرآیندی است که از قبل برنامهریزی شده است.
همچنانکه سعد حریری در روز پس از حادثه انفجار بیروت، دولت حسان دیاب را مسئول این انفجار معرفی کرد در حالی دولت حسان دیاب تنها نزدیک به ۸ ماه وارث اوضاعی به شدت ملتهب در سایه کرونا و آمیخته با افسارگسیختگیهای اقتصادی دولت پیشین بود. و خندهدارتر اینکه دولت پیشین به سرپرستی سعد حریری به مدت تقریبا چهار سال از ۶ سالِ انباشت مخازن نیترات آمونیوم، مسئول رسمی اداره بندر بوده است.
پس از این نیز وزرای عموما متمایل به جریان سعد حریری از دولت کنارهگیری کرده و آن را با بحران مواجه ساختند و در نهایت حسان دیاب نیز استعفا کرد و باعث عمیقتر شدن بحران و باز هم ناپایداری سیاسی شد. حریری و جریانات متمایل به او، به صورت رسمی خواهان تحقیقات بینالمللی در مورد انفجار هستند و این دقیقا همان خط داستانیِ ماجرای ترور پدرش رفیق حریری است.
همان سناریویی که ابتدا سوریه و حزبالله به عنوان مسئولین قتل پدرش معرفی شدند در حالی که بعدا شخص وی، اتهام به سوریه در این مورد را سیاسی و نادرست خواند. بگذریم که بعدها این مهره فرانسوی، در معظم سالهای بحران سوریه یکی از عوامل مهم تامین امکانات برای تروریستهای درگیر در آن بود و با این کار هم در خونهای فراوانی شریک شد و هم امنیت داخلی کشور خودش را به خطر انداخت.
طرح انتقال مرجعیت رسیدگی به تحقیقات از لبنان به خارج، همچنانکه در ماجرای ترور رفیق حریری و وارد ساختن اتهامات بیاساس و همیشگی به حزبالله نمود کرد، صرفا برای خلع سلاح مقاومت یا حداقل محدود ساختن آن صورت میگیرد. جالب اینجاست که قرار بود نتایج تحقیقات طولانی مدت دادگاه بینالمللی در مورد عوامل ترور رفیقحریری در همان روزهای پس از انفجار بیروت به اطلاع عموم برسد و جالبتر اینکه اعلام نتیجه نیز به تاخیر افتاد! گویا حادث مشکوک قبلی به اندازه کافی به اهداف مدنظر نرسید و نیازمند پشیتبانی توسط یک حادث مشکوک و صد البته با ابعادی وحشتناکتر از قبل بود.
کما اینکه امروز مشاهده کردیم دادگاه بینالمللی اعلام کرد دولت سوریه و رهبر حزبالله هیچ دخالتی در این ترور نداشتهاند. اما آیا سعد حریری نمیخواهد توضیح دهد چه شد که او بر روی خون پدرش در لبنان، مراسم رقصِ خلع سلاح مقاومت را به خوبی اجرا کرد؟! و آیا اساسا برای او مهم نیست که پدرش را چه کسی به قتل رسانده است؟! گویا دیگر نه برای او نه بدنه اجتماعی همراه با او، این سوالات مهم نیست و شاید هیچگاه مهم نبوده است!
گویا آنچه برای آنها مهم است، موج سواری بر روی بحرانی دیگر در لبنان میباشد که شباهتهای حیرتانگیزی به ماجرای ترور پدرش در سال ۲۰۰۵ دارد. به عبارت دیگر، درست در زمانی که بحران قبلی، به صورت رسمی نمیتوانست ادامه یابد، بحرانی دیگر خلق شد تا علیه حزبالله به کار آید. و این یعنی ادامه خباثت همیشگی نفوذیهای لبنان برای از امتناع از خاموشی موتور تولید بحران در این کشور.
در حالی که از طرف دیگر میبینیم این حزبالله و جریانهای نزدیک به آن بوده و هستند که همواره اقداماتی مفید در حفظ ثبات و امنیت لبنان داشته، از خاک و سیادت کشور خود دفاع کرده و منافع آن را تامین کردهاند. نیروهایی که همواره تلاش کردهاند تا تنش داخلی علیرغم خوشرقصیهای مکرر امثال حریری و بدنه اجتماعی وفادار به او، کشور لبنان را غرق نکند. نمونه اخیر آن ممانعتی بود که حزبالله برای هواداران خشمگین خود ایجاد کرد تا به مکان برگزاری تجمعهای هتاکانه دوستان سعد حریری و غیره وارد نشوند؛ علیرغم آنکه این افراد با گستاخی تمام، ماکت سید حسن نصرالله را در کنار نتانیاهو به دار آویخته بودند.
@rozaneebefarda