«کربلا منهای عاشورا»؛ نمونه‌ای از طراحی‌های انحرافی در ساحت عاشوراپژوهی [صفحه 3 از 6] 4-القای مباحث در محرم برای مخاطبان تحصیل‌کرده، بدون استناد به آیات و روایات، خارج از ضوابط سخنرانی مذهبی است اما سخنران مزبور در سخنرانی نزدیک به ۴۵۰۰ کلمه ای خود به جز یک آیه قرآن برای تایید، از هیچ آیه، روایت و نقل تاریخی از عاشورا، استفاده نکرده ولی از مثال‌های غیردینی و مضامین افسانه‌ها، فراوان استفاده کرده که بن مایه سخنان وی را نشان می‌دهد. علاوه بر این، در تفسیر آیه «لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»(بقره/154) به ارائه از این آیه شریف می‌پردازد و را امری زمینی و مادی صرف، توصیف می‌کند و به صورت ضمنی ادعا می‌کند، شهادت عنوانی است که جوامع برای زنده نگه داشتن قهرمانان خود، خلق کرده‌اند. 🔻گفتنی است این ادعا تازگی ندارد و پیش از این نیز عده‌ای از مفسرین اعتقاد داشتند. علامه در المیزان به این تفسیر انحرافی چنین اشاره می‌کند: «منظور از زندگى بعد از شهادت [در آیه لاتحسبن الذین قتلوا ....] اين است كه نام شهيد زنده مي‌ماند و در اثر مرور زمان ذكر جميلش كهنه نمي‌شود»(ترجمه المیزان، ج1، ص519) علامه در نقد این تفسیر چنین می‌فرماید: ⭕️«حياتى كه شما آيه را با آن معنا كرديد، جز يك گول‌زننده چيز ديگرى نيست، و اگر پيدا شود تنها در وهم پيدا مى‏شود نه در خارج، [و] حياتى است خيالى كه به غير از اسم، حقيقت ديگر ندارد و مثل چنين موضوع وهمى، لايق كلام خداى تعالى نيست.»(ترجمه تفسیر المیزان، ج1، ص519) ⭕️در سخنان گوینده مزبور به موازات مواضع برخی روشنفکران عرفی و رسانه های غرب‌زده، تقابل خاصی با هیئات و مداحان متعهد دیده می‌شود. آنها در ایام محرم گوش فلک را کر می‌کنند که چرا مداحان روضه ها و مدح‌های بی اعتبار میخوانند(3/02/99، کانال تلگرامی) اما با ایت وجود، خود او، ضوابط حداقلی یک سخنرانی مذهبی را رعایت نکرده است. 5-سخنران مزبور از مثال‌هایی برای توضیح مطالب خود استفاده می کند که هر کدام ابهامات خاص خود را دارد. او از دو مثال تاریخی برای اثرگذاری مرگ های غیر عادی در جوامع استفاده می کند که هر دو شورشی مردمی علیه حکومت‌های وقت بودند. مثال اول درباره طاعون سیاهی در اروپا بود که باعث شورش علیه فئودالیسم و حاکمیت کلیسا در اروپا شد و مثال دوم مرگ جوان تونسی که باعث جرقه بیداری اسلامی شد و البته جناب ایشان از لفظ بهار عربی استفاده می کند و نه بیداری اسلامی. این مثال‌ها با قسمت آخر صحبت‌های او که اعتراض به وضع موجود را از قیام اباعبدالله(ع) استفاده می کند، تناسب جالبی دارد که در ادامه بدان خواهیم پرداخت. ⭕️مثال دیگر درباره است که به صورت ضمنی و با طرح سوال، افسانه بودنش را در ذهن مخاطب زیر سوال می‌برد و از این طریق، خواسته یا ناخواسته قرائت یهودیان رادیکال از این واقعه را در ذهن مخاطب تقویت می‌کند. استفاده از این مثال‌های تاریخی بی اعتبار و یا جهتدار با وجود وقایع تاریخی معتبر مانند شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی(به عنوان عامل شتابزای انقلاب اسلامی)، جای بسی تامل دارد. علاوه بر مورد ذکر شده، حادثه تاریخی هیروشیما و ناکازاکی در جنگ جهانی دوم نیز هست که از قضا ملموس‌تر و متقن‌تر از قصه مشکوک هولوکاست است. عجیبتر از موارد مذکور، اشاره او به شخصیت خیالی و افسانه‌ای «گیلگمش»، در مقام تبیین و تمثیل شهید و مقام شهادت است! شاید جناب سخنران آن‌قدر درگیر افسانه‌هایی مثل گیلگمش و... بوده که شهادت سردار سلیمانی و تاثیر اجتماعی و سیاسی عمیق و جهانی آن را عمدا و یا سهوا(!) از یاد برده است. 6- بخش معظم از سخنان وی، مقدمه‌ای است برای القای قسمت آخر و بیان دو جوهره مهم زندگی امام حسین(ع) برای الگو برداری. او با اذعان به وجود فهرست بلند بالایی از ویژگی‌های زندگی امام حسین(ع) که به جاودانگی فرهنگی ایشان منجر شده است، دو ویژگی اصلاح طلبی و آزادگی را بر می گزیند. انتخاب این دو از جهاتی بسیار قابل توجه است؛ اولا: او در مقاله ای که در سال 93 منتشر شده، در این باره از عنوان " افزایش روحیه انقلابی‌گری" استفاده کرده است(تحلیل کارکردی سوگواری های محرم در ایران پس از انقلاب، ص5) استفاده از عنوان اصلاح طلبی که امروزه تبادر اولیه اش نزد مخاطب به جریان سیاسی خاص و غرب زده کشور است، خالی از سوگیری نخواهد بود. ثانیا: دو پهلو صحبت کردن و مشخص نکردن مرجع ضمیرها یکی از شاخصه های خرده جریان اعتدال است. محمود سریع القلم یکی از تئورسین های اعتدالیون از این شاخصه به تعبیر می‌کند(عقلانیت و توسعه‌یافتگی ایران، ص۳۳۲) اینان اما از نظر اهل دقت نمی توانند مراد خود را پنهان کنند لذا گوینده باید مشخص کند اصلاح‌طلبی‌ای که مدنظر اوست به چه معناست؟ دایره این اصلاح‌طلبی تا کجاست؟ @rozaneebefarda ادامه👇