بسم الله فکر نماز جمعه امروز تبریز قلبم را مچاله می کند. در و دیوار مصلی مثل صاحب عزایی که دست هایش را توی گریبان گذاشته و گردن را روی شانه قرار داده، دارد نفسم را تنگ می کند. به خطبه هایی فکر می کنم که دیگر صدای شما را ندارد سید ِمحجوب ما. بچه مسجدی ها، هنرمندها، حافظان قرآن و خیلی ها، دیگر کسی را ندارند که ببیندشان، تشویقشان کند و وسط خطبه های نماز به مردم شهر نشانشان بدهد و دلشان را گرم کند. لای رکعت های نماز جمعه امروز ما بغض ها و هق هق گریه ها حرف خواهند زد